بررسي ميزان خشم نوجوانان پسر و ساخت خانوادهاي آنان در شهرستان مريوان
مقدمه
اگر مروري هر چند گذرا بر تاريخ تمدن و زندگي بشر بدين پي خواهيم برد که انسان هميشه جهت در رسيدن به آسايش و آرامش درتکاپو بوده است و مي باشد .
با ورود به دنياي مدرن و حتي پشت سرگذاشتن آن و پا به دنياي پسمدرن نهادن ، بسياري از آرزوها و سوالات بشري از خويش و پيرامون خويش تحقيق يافته است .
در دنياي غير از دنياي سنتي که ويژگي انسانهاي آن کنجکاوي ، خواستن و توانستن و معترض به اطراف و اينکه عالم را به تسخير خود در آورده اند و اينکه حتي که همچو فويرباخ مي گويد " خدايي که در لوله ي آزمايش باورش ندارم " کوشيده است تا به خويش نيز مسلط شود.
با وارد شدن به ساخت علم روانشناسي و پژوهش هاي بيکران در اين رابطه کنش و واکنش هاي خود و اطرافيانش را به چالش مي کشد و به ادعاي شناخت نائل مي گردد.
واينر نيز برآن واقفيم در دنياي معاصر، عصرمطلق گرايي برآمده است و هر روز انسان پلي اي ديگر بسوي بالاتر به جاي مي گذارد!
يقول سيد محمد خاتمي " انسان که سئوال ندارد ، خواهد مُرد"
سئوال آدمي از رفتار خويش و ديگران ، عمق عملکرد آدمي ، هيجان ، هوش ، افسردگي ، اضطراب و خشم و خشونت و عشق و .... موجب در پي جواب بودن خواهد شد.
کمتر کسي از ما يافت مي شود که ادعا نمايد با پروسه ي خشم خويش و ديگران برخورد نموده باشد.
برخوردي دقيق و عالمانه ، تحليلي منطقي مي طلبد .
بحث از " خشم " و در پي آن " خشونت" بحثي گسترده است و از چندين منظر مي توان بدان نگريست خشم از جمله هيجاناتي است که بطور طبيعي و ذاتي در همه افراد با تفاوتهاي وجود دارد .
انسان در طول زندگي خود مي آموزد و يا بايد بياموزد که با هيجاناتش چگونه برخورد نمايد!
آنچه مسلم است اينکه انسان تحت تاثير عوامل مختلف اجتماعي ، فرهنگي ، تربيتي ، اقتصادي و سياسي دومين پايه از رفتارهاي ناهنجار مي رسد بطوريکه اگر عوامل مذکور به کنترل در آيند ، از شدت و ميزان آن تا حدي زياد کاسته مي شود.
مسلماً تربيت و آموزش در دوران حساس زندگي يعني نوجواني عوامل موثري در بروز يا عدم بروز واکنشهاي خصمانه خواهد بود بطوريکه اگر افراد از شرايط تربيتي و آموزشي سالمي در محيط خانه و مدرسه و اجتماع برخوردار باشند چنين رفتارهاي ناهنجاري از خود بروز نخواهد داد لذا با توجه به امر تعليم و تربيت انگيزه ها و عواطف دانش آموزان در جهت دادن درست به رفتارهاي آنان در دوران نوجواني موضوع حائز اهميت مي باشد. و از ويژگي عصر امروز با جزئي تر نمودن مباحث در پي تخصصي تر نمودن راه هاي شناخت است . ما نيز در پي ميزان خشم در جامعه بخصوص مورد نظر ما سنين نوجواني با توجه به مختصات خاص اين دوره آنهم در فرهنگي با مقداري مي توان زياد با اطرافيان يعني کردستان و بخصوص مريوان در خانواده هايي با ساخت هاي مجزا و گوناگون ؛ در راه پژوهش علمي مي باشيم
بيان مسئله
شايد ويا مطمنآً کمتر کسي از ما وجود دارد که خشم را احساس نکرده باشد و در زندگيش با آن برخورد نموده باشد و نيز کمتر کسي از ما به دنبال تحليل اين مسئله و چيستي و چگونگي آن بوده است ! بسياريي از اوقات فکر کردن در رابطه با اين مسئله ذهن ما را مشوش گردانيد است همانطور که اشار گرديد بحث از خشم بحثي گسترده است . اينکه خشم چيست ؟
چارلز اسپيلبرگر متخصص روانشناسي در رابطه با خشم مي گويد :
" خشم احساسي است که دامنه آن يک آزردگي معمولي تا عميق در نوسان و عوامل آن مي تواند دروني يا بيروني باشد " يا عده اي بر اين متفق القوالند که خشم " واکنشي متداول نسبت به ناکامي و بد رفتاري است و گستره ي آن مي تواند تحرک پذيري کم تا خشم شديد باشد " و ....
و اينکه از ديدگاههاي مجزا همچون روان پويشي با بحث از کشناننده هاي خشم و پرخاشگري و تطبيق با مکانيزم هاي من و فرامن در پي تعريف از خشم است و ديدگاه رفتار شناسي طبيعي که آنان نيز که خشم و خشونت و پرخاشگري را ناشي از يک غريزه ي جنگجوي فطري مي دانند و يا نظريه ي يادگيري اجتماعي که چگونگي تقليد خشونت و خشم را تبيين مي کند و از ديدگاه زيست شناختي که به هيجانها و رفتار و کنترل آن از زمينه ي ژنتيکي مي نگرد که به بقاي فرد وديگر دوستي برميگردد.
البته بحث از خشم ، شيوه برخورد و مديريت خشم و چگونگي و چيستي پيدايش آن نشان از بحثي طولاني و پيچيده و حائز اهميت دارد . بطوري که همانگونه از آمار و ارقام ارائه شده بر آن پي خواهيم برد که خشم انساني آن خشونت و بر پرخاشگري يکي از مسائل و پروسهاي مهم دنيايي مدرن و متمدن است .
بنا به آمارهاي ارائه شده در کتاب “crimein America” در هر 39 دقيقه يک نفر در آمريکا به قتل مي رسد ، در هر 16 دقيقه يک نفر تجاوز و يک فقره دزدي يا تجاوز با اعمال زير انجام مي گيرد و ( در هر دقيقه يک دزدي انجام مي گريد) و در يک سال 8900 نفر به قتل رسيده اند آمار کلي تر را که آقاي فريد فداي در " سيماي خشونت در رسانه هاي تصويري " آورده است . ( و در عرض 3427 تاريخ مدرن بشري تنها 268 سال آرامش وجود دارد که تنها 8/7 از کل عمر بشر متمدن را تشيل مي دهد . در ابتداي قرن 19 تا نيمه ي قرن 20 بيش از 600 ميليون نفر بر اثر جنگ و منتعاشات در سراسر جهان جان خود را از دست داده اند .
از پايان جنگ جهاني دوم تاکنون به طور متوسط ساليانه 12جنگ روي داده است در اين مدت بشر تنها 26 روز را بدون جنگ به سر برده است . در سه دهه ي اخير بطور متوسط هر سه ساله تقريباً يک ميليون نفر براثر جنگ جان خود را از دست داده ند . اينها که نشان دهنده ي خشو و خشونت و درنده خوي انسانهاست که تاکنون هيچکس نتوانسته است بطور کلي دلايل و اهداف برخورد حتي نحوه برخورد صحيح در کنترل گرفتن رفتار پرخاشگرانه و خشم را بطور کلي ارزيابي و تفسير نمايد .
اما خشم و نيز آن از طرف افراد نسبي و به اشکال گوناگون است و در فرهنگهاي متفاوت و مناطق مختلف بسياريي معطوف اند که شيوه ي بروز خشم نيز مجزا ست و آموختني است ! ميزان آن با توجه به ساخت خانواده ( " همگون ، ناهمگون ، کم جمعيت و پر جمعيت ، جدايي والدين ( به دلايل طلاق ، مرگ ، روزني و..)) مي تواند جدا و متفاوت باشد . ساخت خانواده با توجه با اينکه بعنوان اولين پايگاهي است که فرد در آن شکل مي گيرد يعني نحوي واکنش کنشها را مي آموزد و يا چگونگي ابراز کنشي را تقليد و يا مي آموزد .
اهميت و ضرورت پژوهش
دوران نوجواني سالهاي تغيير و تحول در همه جنبه هاي رشد جسمي ، فرهنگي ، عاطفي ، رواني و اجتماعي است و اينکه نوجوان بعنوان وارثان ديار خويش در آينده ي نه چندان زياد بعنوان سرمايه هاي آينده هر جامعه اي محسوب مي شوند و حتماً بر اين امر واقفيم که هر قدر از سلامت کافي جسمي و رواني و بيروني و دورني برخوردار باشند و رشد وپيشرفت جامعه را به دنبال خود خواهند کشيد از آغازين گاهمهاي حفظ سلامت آنان بررسي خشم و نيز و ميزان آن و عوامل موثر در بروز خشم آنان و کنترل آن باشد !
خشم متناعب آن خشونت همه ي ابعاد رشد وسلامت نوجوان را تحت تاثير قرار مي دهد از طرفي رشد جسمي او به دليل تنش ها و استرس هاي که بر او وارد مي گردد به چالش کشيده و از منظر ديگر رشد عاطفي و شناختي و يادگيري و پيشرفت آنها را تحت تاثير قرار مي دهد .
زندگي در حوزه ي فرهنگي و خانوادگي و اجتماعي بدون مشکل ميسر نيست ؛ خشم و خشونت از کنترل و ميزان خارج شده نمي تواند راه حل سنجيده و مناسبي براي کاهش آن باشد . بلکه مشکلات و دشوارهاي يادگيري را به همراه خود داشت .
همه ي ما به اعتبار شاخصه ي جمعيت شناسي متعلق به خانواده اي هستم که در کشورمان تعداد اين خانوارها در آخرين آمار به 12 ميليون خانواده مي رسد . که اکثريت آنها با فرهنگها و کنش و واکنش هاي مجزا باهمند . ساخت خانودها به واسطه ي فرهنگ تقريباً مجزاي کردستان با ديگر مناطق .... متفاوت است ويژگي کلي خانواده در کردستان خانوادهاي ناهمگن خانواده اي که با جمعيت تقريبآً بالا آمار رو به افزايش طلاق در چند سال اخير – وشغل والدين و " با ابنکه آزاد – قاچاق و کارگر و ...)
پژوهشي در رابطه با خشم وميزان آن در نوجوانان پسر شهرستان مريوان و ساخت خانواده هاي آنان را مي طلبد .
تعريف متغيرها
تعارف نظري :
خشم : احساسي است که دامنه آن يک آزردگي معمولي تا عمق در نوسان است و عوامل آن مي تواند دروني يا بيروني باشد . " چارلز اسپيلبرگ "
حالت خشم (s.ang) : که شدت احساسات خشم و نياز شخص به بيان خشم در يک زمان با موقعيت خاص يک اندازگيري مي کند .
احساس خشم (s.angie) : قدرت احساسات خشم را که شخص در حال حاضر تجربه مي کند اندازه مي گيرد نياز شديد به بيان کلامي خشم ( s.angiv) : شدت احساسات جاري مربوط به بيان کلامي خشم را اندازگيري مي کند .
نياز شديد به بيان فيزيکي خشم (s.nagid) : شدت احساسات جاري مربوط به بيان فيزيکي خشم را اندازه مي گيرد.
صفت خشم (t-ang) : فراواني و تکرار تجربه ي خشم توسط شخص در طول زمان و موقعيت را مي سنجد .
خلق خوي خشمگين (t-angit) : آمادگي و گرايش شخص و تجربه ي خشم . بدون حضور محرک هاي اختصاصي اندازگيري مي کند .
واکنش خشمناک (t- anger) : فراواني و تجربه احساسات خشم را در موقعيت هاي که ناکامي و يا ارزشيابي منفي وجود دارد اندازگيري مي کند.
برون ريزي خشم ( ax-o) : اندازگيري را فراهم مي کند که به وسيله ي آن مي توان دريافت احساسات خشم چند وقت يکبار به صورت کلامي بيان مي شود و يا رفتار پرخاشگرانه به صورت فيزيکي انجام مي شود .
درون ريزي خشم (ax-i) : تکرار تجربه احساسات خشم . بدون بيان آنها يا سرکوب کردن احساسات را اندازگيري مي کند .
کنترل برون ريزي خشم (ac-o) : فراواني کنترل شخص را برون ريزي احساسات را مي سنجد .
خانواده : خانواده را مي توان به عنوان يک سيستم اجتماعي يا بخشي از يک اجتماع بزرگتر در نظر گرفت که هنجارها و ارزشها و تقاضاهاي آن برفرد تاثير حتمي دارد . وبدون شک خانواده ، بهترين عامل تشکيل شخصيت فرد مي باشد .
ساخت خانواده : هنجار را که از ساخت خانواده صحبت به ميان مي آيد قرار آن ترکبيب کلي و مجموعه روابط که بين اعضاي آن وجود مي باشد .
شخصيت : شخصيت هر فرد همان الگوي کلي يا هم سازي ساختمان بدني ، رفتار ، علايق استعدادها ، توانايي ها ، گرايش ها و صفات ديگر است . بطورکلي مي توان گفت که شخصيت مجموعه يا کل خصوصيات و صفات فراوان " مان ، ترجمه : ساعت چي 1356"
پرخاشگري : معمولاً به رفتاري اتلاف مي شود که هدف از آن صدمه رساندن ، جسماني يا زباني که فرد ديگر يا نابودکردن داراي افراد است . اتکليسون و همکاران ، ترجمه براهيني و همکاران 1373
عملياتي :
ساخت خانواده :
به مجموعه جوابهاي که آزمودني به پرسشنامه ي ساخت خانوادگي ثبت مي کند و از تحليل اين نتايج به اطلاعات موثر مي توان دست يافت .
اهداف پژوهش
هد ف کلي :
بررسي ميزان خشم نوجوانان پسر و ساخت خانوادهاي آنان در شهرستان مريوان
اهداف جزء :
بررسي وضعيت ساخت خانوادگي خانوارهاي شهرستان مريوان
بررسي خشم و ميزان آن در نوجوانان پسر مريوان
بررسي عوامل فرهنگي – اجتماعي – سياسي اقتصادي خانوارهاي مريوان
بررسي وضعيت معيشتي خانوارها و ارتباط آن با ميزان خشم فرزندان
بررسي خانوارهاي همگون و ناهمگون و تک فرزندي و دو والديني و... و ميزان خشم فرزندان نوجوانان آنان
بررسي پايگاه اجتماعي والدين ، سطح سواد آنان در ميزان خشم فرزندان نوجوانشان
فرضيات پژوهش :
1- در خانوادهاي ناهمگون ميزان خشم فرزندان بيشتر است يعني احتمال اينکه درخانواده ي تک والديني و والدين جدا يا فوت شده و پرجمعيت و .... ميزان خشم نيز متغيرات و در مواردي هجو والدين از هم جدا شده بيشتر است !
2- شغل پدر و وضعيت معيشتي و اجتماعي عامل موثر در ميزان خشم مي باشد . بعنوان مثال فرزند يک قاچاق فروش يا شغل خشن ، احتمال اينکه فرزند نوجوانش خشمش بيشتر باشد ، بالا تر است .
سوالات و فرضيات
در اين پژوهش از پرسشنامه خشم اسپيلبرگ (stabxi-2) استفاده گرديد است . که توسط چالرزري . اسپيلبرگ و با ترجمه ي دکتر احد نويدي آماده گرديد است .
اين پرسشنامه دو هدف عمده را دنبال مي کند :
1- سنجش مولفه هاي خشم به منظور ارزشبابي تفصيلي از شخصيت به هنجار و نابهنجار
2- فراهم آوردن وسيله اي براي اندازگيري مولفه هاي مختلف خشم .
و همچنين با اضافه نمودن تعداد اعضاي خانواده ونوع هوگون و ناهمگون آن مي توان تاثيرات اين عوامل را بر ميزان خشم سنجيد .
تعداد سوالات 57 مورد مي باشد . بصورت چهار گزينه اي مي باشد ( زياد ، متوسط ، کم ، هرگز )
جامعه ي آماري
تمامي دانش آموزان نوجوان پسر در حال تحصيل مدارس هستند که داراي سوابق پرخاشگري مي باشند و معدل انضباطي آنان نسبتاً نسبت به ديگر دانش آموزان پايين مي باشد .
نمونه آماري :
بدليل دست جامعه ي آماري مورد نظر ناشناخته بودن دانش آموزان خشمگين و پرخاشگر و وقت گير بودن بررسي تمام جامعه مورد نظر و نداشتن هزينه ي کافي بررسي براي پژوهش حاضر لذا طي مراحل زير نمونه ي آماري را بدست آورديم .
1- در مدارس دبيرستان سطح شهر از معلمين و مربيان در خواست شد که دانش آموزان که به گزينش آنها براي خشم وپرخاشگري مي باشند محقق معرفي شدند.
2- بعد از معرفي دانش آموزاني که احتمال خشم وپرخاشگري آنها مي رفت محقق با اجراي آزمون خشم اسپيلبرگ توانست در سطح شهر مريوان 40 نفر از دانش آموزان شناسايي شدند و براي ادامه تحقيق آنها را شناسايي و کد گذاري نموديم .
ابزار تحقيق : پرسشنامه خشم اسپيلبرگ " پرسشنامه ساخت خانواده "