بازي درماني با كودك مورد سوء استفاده جنسي
بازي درماني با كودك مورد سوء استفاده جنسي
تاثير سوء استفاده جنسي بر كودكان:
قربانيان سوء استفاده جنسي اغلب هم درباره ي رويداد و هم درباره ي خودشان ادراك ها و باورهاي تحريف شده اي نشان مي دهند. پورتر، بليك واسگروي( 1982) 10 پيامد تاثير سوء استفاده را مشخص نموده اند كه در قربانيان سوء استفاده جنسي از كودك رايجند: 1- نشانگان2- گناه3- ترس4- افسردگي 5- عزت نفس پايين و مهارتهاي اجتماعي ضعيف6- خشم و خصومت سركوب شده7- توانايي تضعيف شده براي اعتماد كردن 8- حدود نا مشخص نقش و شكيت در انجام وظايف رشدي 10- مشكلات در تسلط و كنترل برخورد. گمان مي رود 5 پيامد نخست در همه ي قربانيان وجود دارد، 5 پيامد بعدي نيز تصور مي شود مخصوص قزبانيان زناي با محارم است. يكي از عوامل مهم در ارتباط با پاسخ كودك به سوء استفاده ي جنسي، اسناد تقصير به دنبال رويداد است. هر چند به نظر مي رسد كودكاني كه خودشان را به خاطر سوء استفاده سرزنش نمي كنندو تقصير آن را به گردن خود نمي اندازند باور سالم تري دارند، گفته شده است اين نوع تفكر با احساس درماندگي ارتباط دارد ( شاپيرو، 1989) . باورهاي يك كودك خردسال به وضوح تحت تاثير عوامل بسياري از جمله والدين، قرار مي گيرند . در مورد سوء استفاده ي جنسي، پاسخ والدين به افشاگري كودك درباره ي سوء استفاده، در شكل دهي شناخت ها و باورهاي كودك درباره ي سوء استفاده بسيار مهم است. پدر و مادري كه با سرزنش، وحشت ، يا خشم در برابر كودك واكنش نشان مي دهند نسبت به والديني كه با حميت از كودك پاسخ مي دهند، پيام متفاوتي مي فرستند . اگر چه موارد ياد شده ممكن است رايج ترين پيامدهاي سوء استفاده باشند، با اين حال تاثير شان مي تواند در هر كودك به نحو متفاوتي بروز يابد. نشانه هاي رايج كودكان بسيار خردسال، آشفتگي خواب، پسرفت در آداب رفتن به دستشويي و ساير مهارت ها، ابراز خشم و ترس و رفتارهاي جنسي گونه هستند. افزون بر اين ، عموما عقيده بر اين است كه چندين عامل بر شدت واكنش كودك به سوء استفاده ي جنسي تاثير مي گذارند. واكنشي كه شدت كمي دارد نتيجه ي عواملي مانند رابطه ي جنسي كم و كوتاه مدت ، فعاليتهاي جنسي كمتر متجاوز كارانه، عدم اجبار يا تهديد به اجبار و وجود فرد متكي غير از والدين كودك، مي باشد ( براون وفنينكلهور، 1986). سازگاري خوب يك كودك نيز بر اساس مهارتهاي مقابله اي خوب و حمايت مادر از افشاگري، پيش بيني مي شود(كندال- تاكت و ديگران، 1399) .
تعميم و پيشگيري از عود در بازي درماني شناختي- رفتاري:
يكي از اهداف مهم درمان اينست كه كودك پس از اينكه درمان را تمام كرد، رفتارهاي انطباقي را حفظ كند و اين رفتارها را به محيط طبيعي تعميم دهد. شايد لازم باشد درمانگر مستقيما به مسايل مربوط به تعميم بپردازد مثلا از طريق استفاده از موقعيتهاي زندگي واقعي در سرمشق دهي و ايفاي نقش ، درگيري بزرگسالان با اهميت در زندگي كودك در جريان درمان، آموزش مهارتهاي خود هدايتي و ادامه دادن مهارتها حتي پس از فراگيري اوليه ي آنها، تا از اين راه مطمئن شود كه يادگيري كافي صورت گرفته است . درمان همچنين بايد به گونه اي تنظيم گردد كه به كودك و خانواده كمك كند از عود پيشگيري گردد. نخستين راه انجام اين كار، آماده ساختن والدين و كودك در اين خصوص است كه نه تنها منتظر چه حوادثي باشند، بلكه وقتي حوادث معيني اتفاق افتادند چه كاري انجام دهند. با اين كار مي توان موقعيت هاي پر خطري را كه احساس كنترل كودك را تهديد مي كنند مشخص نمود. لازم است از طريق آماده سازي، افراد را در برابر شكست ( مصون ساخت) تا هنگامي كه در ايست هاي بازرسي موقعيت هاي پر خطر و مشكل آفرين قرار مي گيرند مانع وقوع وحشت زدگي بشوند. براي مثال مي توان به كودك و خانواده ياد داد اگر رويداد فشار زاي بخصوصي اتفاق بيفتد يا اگر نشانه ها يا مشكلات خاصي عود كنند، از مهارتهايي كه قبلا آموخته اند استفاده نمايند.
بازي درماني شناختي – رفتاري با كودكان مورد سوء استفاده ي جنسي:
بازي درماني شناختي- رفتاري اختصاصا براي كودكان پيش دبستاني و دبستاني طراحي شده است و ير شركت فعالانه ي كودك در درمان از طريق اقدام به كنترل و تسلط بر تغيير رفتار خود و قبول مسئوليت در قبال آن تاكيد مي ورزد. چون بيشتر كودكان مورد سوء استفاده ي جنسي از موضوعاتي كه با سوء استفاده ارتباط دارند اجتناب مي ورزند، شايد با اين كار سعي مي كنند از اضطراب و احساسهاي منفي مربوط به تجارت بدرفتاري شدنشان جلوگيري كنند. بيشتر كودكاني كه مورد مزاحمت جنسي قرار مي گيرند در ابراز احساسهاي منفي با مشكل مواجه اند. مشخصي خانواده هايي كه در آن زناي با محارم صورت گرفته است ، عدم ابراز احساس ها مي باشد. بازي درماني شناختي- رفتاري چارچوبي را فراهم مي سازد كه در آن مي توانند پاره اي از هيجان ها را ابراز نمايند. با توجه به تواناييهاي شناختي محدود كودكان خرد سال و اضطرابي كه سوء استفاده ي جنسي بر مي انگيزند، بازي وسيله اي در اختيار كودكان مورد مزاحمت جنسي قرار مي دهند تا افكار و احساس هايشان را بيان كنند. برخي از مهم ترين فنون درمان در بازي درماني شناختي رفتاري، كتاب درماني ، نقاشي، هنر و عروسك بازي هستند. در ذيل چند نمونه ازاين فنون به اختصار توضيح داده مي شود.
كتاب درماني:
خواندن داستانهايي پيرامون سوء استفاده ي جنسي براي كودكان مزيت هايي در بر دارد. نخست اينكه، شنيدن داستان درباره ي كودك ديگري كه مورد استفاده ي جنسي قرار گرفته است به كودكان كمك مي كند بدانند آنها تنها نيستند كه مورد بد رفتاري قرار گرفته اند. دوم اينكه اين امكان را براي كودكان فراهم مي سازد كه ببينند در احساسهايشان، به ويژه در مورد احساس هاي مربوط به شخص مرتكب، تنها نيستند. از طريق سر مشق دهي، كودك مشاهده مي كند كه ديگران چگونه ياد مي گيرند با احساس هاي متضاد، مثلا هم علاقه به مرتكب و هم ترسي از او به ويژه اگر در زندگي كودك فرد آشنا و مورد اعتمادي باشد، مقابله نمايند . سوم اينكه، داستانها به كودك كمك مي كنند ببينند كه ديگران ياد گرفته اند كنترل موقعيت هاي مشابه را به دست گيرند. در نهايت داستان ها حساسيت كودك نسبت به اضطراب مربوط به سوء استفاده را از بين مي برند( حساسيت زدايي) مي كنند و بنابر اين به او كمك مي كنند با احساس هاي مربوط به تجربه اش برخورد نمايد. درمانگر مي خواهد داستان را طوري برگزيده و تطبيق دهد كه پاره اي از متغيرهاي آن با متغيرهاي تجربه ي كودك شباهت داشته باشد. داستان ها به جنبه هاي مشابه سوء استفاده ، مانند احساس ها و افكار آشفته و در هم و بر هم و نتايج مثبت افشاگري تاكيد مي كنند. درمانگران علاوه بر داستان هايي كه به طور مستقيم به موقعيت هاي سوء استفاده ي جنسي مي پردازند، از داستان هاي غير مستقيم تر نيز استفاده مي كنند.
ساير ابزارهاي هنري:
ابزار ديگري كه براي كودكان خردسال مورد سوء استفاده ي جنسي مفيد است، بازي با گل رس مي باشد. اين فعاليت را طوري مي توان ترتيب داد كه كودك از طريق گل رس، جوانب مختلف سوء استفاده را نشان مي هد. برخي كودكان وقتي اشكال رسي را بزرگتر از شخص مرتكب نشان مي دهند احساس كنترل مي كنند. عده اي ديگر زماني احساس تسلط و كنترل مي نمايند كه مدل رسي شخص مرتكب را خراب مي كنند يا چيزهايي به او مي گويند كه نمي توانند به شخص واقعي بگويند. همانند ساير شيوه هاي درماني، درمانگر مي تواند از طريق تصويرگري هاي كودك، به باورهاي تحريف شده ي كودك پي ببريد.