روانشناسی اجتماعی قسمت دوم
گفتار هفتم
رفتار ناظران در موقعيتهاي اضطراري
ويژگي هاي موقعيت اضطراري:
-
متضمن آسيب يا تهديدي براي دخالت کننده باشد.
-
غير عادي و کمياب اند.
-
با يکديگر تفاوتهاي فاحش دارند.
-
بدون پيش بيني و ناگهاني رخ مي دهند
-
عمل فوري را مي طلبد.
وضعيت فرد ناظر و درک او از موقعيت اضطراري
عدم دخالت ناظران
غفلت جمعي
پخش مسئوليت
غفلت جمعي:
درک تماشاچي يا تماشاچيان از يک صحنه به عنوان موقعيت اضطراري
پخش مسئوليت: حضور ديگران در صحنه
وضعيت فرد نيازمند به کمک:
1- زنان شانس دريافت کمک بيشتري نسبت به مردان دارند.
2-کودکان و پيران نسبت به جوانان شانس دريافت کمک بيشتري دارند.
3- کمک رساني بين هم نژادان بيشتر ديده مي شود بخصوص اگر فرد نيازمند به کمک مست باشد.
4- شانس دريافت کمک در حالت بيماري بيشتر از حالت مستي است.
5- ناظران مرد بيشتر از ناظران زن دخالت مي کنند.
6- روبرو شدن مستقيم ناظر با موقعيت اضطراري احتمال دخالت را افزايش مي دهد.
مفهوم اضافه بار
تعريف:
وقتي مقدار زيادي اطلاعات ورودي در زمان کم به شخص عرضه شوند، سيستم ادراکي او قادر به پردازش اين همه اطلاعات ورودي نخواهد بود در نتيجه به حالت اضافه بار دچار مي شود.
چگونگي تاثير اضافه بار بر روابط انساني
1-زمان و وقت کمتري به هر يک از محرکات ورودي مي رسد.
2- به صورت انتخابي با مطالب و رويدادها برخورد مي شود.
3- انتقال اضافه بار به ديگران صورت مي گيرد.
4- اقـدام به پيــشگيــري از گرفـتاري و دچـار شدن به اضافه بار مي شود.
5-وسائل جداسازي ناشي از اضافه بار موجب جدايي بين مردم مي شود.
6-وظايف و مسئوليتها در شهرهاي بزرگ تخصصي و سازماني شده اند.
7-گمنامي موجب عدم دخالت ناظران مي شود.
تفاوتهاي فرهنگي در کمک رساني
شيوه هاي فرزند پروري
نحوه تلقي فرهنگها از جبران خوبي
موثر در ميزان کمک رساني
گفتار هشتم
اخلاق و ارزشهاي اخلاقي
ديدگاه فلسفي مکاتب درباره ماهيت انسان:
الف) انسان به طور فطري موجودي بد سرشت است.
ب) انسان به طور فطري موجودي نيک سرشت است.
ج) انسان به طور فطري نه بد است و نه خوب.
الف) ديدگاه بدسرشت بودن ذاتي انسان
نماينده جديد
نظريه روانکاوي فرويد
نماينده قديم
توماس هابز
«گناه نخستين»
1-مکتب روانکاوي
تعريف اخلاق:
اخلاق معادل است با (فراخود) يا (وجدان)
و عبارتست از:
احساس گناه در برابر تخلف از اصول و احساس سرزنش و بازخواست دروني
شاخص اخلاق:
(احساس گناه) در برابر عمل خطا
رشد اخلاق:
نتيجه فرآيندهاي «همانند سازي» در ايجاد وجدان يا فراخود درکودکان
روش تحقيق در اخلاق:
اندازه گيري «احساس گناه» پس از هر تخلف از استانداردها و معيارهاي اخلاقي
روش آموزش اخلاق:
فرويد: تاثير گذاشتن آموزش رسمي اخلاق در مدرسه
نوفرويديها: قرار دادن کودک در موقعيتهاي وسوسه انگيز و سرزنش و بازداري وي از ارتکاب خطا به منظور دروني کردن اين سرزنشها
ب ) ديدگاه نيک سيرت بودن نظري انسان
نماينده قديم
ژان ژاک روسو
نماينده جديد
ژان پياژه و لورنس کلبرگ
2-مکتب رشدي - شناختي
تعريف اخلاق:
فرآيند انجام «قضاوت آگاهانه» در مورد خوبي يا بدي اعمال است.
توانايي انجام «قضاوت آگاهانه» داشتن اخلاق
شاخص اخلاق:
توانايي انجام قضاوت اخلاقي
رشد اخلاق:
طي مراحلي شکل مي گيرد که با مراحل رشد عقلي پيوند نزديک دارد.
پياژه و رشد دو مرحله اي اخلاق درکودکان
مرحله تابعيت
9-6 سالگي
قبول امر و نهي
بزرگترها
مرحله استقلال
12-9 سالگي
خودمختاري اخلاقي
1
2
ويژگيهاي مرحله تابعيت در رشد اخلاق:
واقع نگري اخلاقي يا
عيني گرايي
1- توجه به نتايج عيني
اعمال نه انگيزه و نيت
3- عدم توجه به رابطه بين جرم و
نوع تنبيه و نيز تناسب و ميزان تنبيه
2- اعتقاد به
«عدالت طبيعي»
فوايد بازي از ديدگاه پياژه
-
کمک به کودک براي عبور از مرحله تابعيت به مرحله استقلال
-
فوايد اصلي بازي:
1-درک تخلف از امر و نهي بزرگترها
2-درک اهميت قوانين و مقررات
روش تحقيق پياژه در اخلاق:
ارائه داستانهاي اخلاقي و طرح سوالاتي که پاسخ به آنها مستلزم انجام قضاوت اخلاقي آگاهانه است.
1- داستان مربوط به نتيجه يا انگيزه عمل
2- داستان مربوط به اعتقاد به عدالت طبيعي
3- داستان مربوط به انتخاب نوع تنبيه
کلبرگ و نظريه شش مرحله اي رشد اخلاق
مرحله 2
نفع پرستي و لذت طلبي وسيله اي 10-13 سالگي
دوره اول
(پيش اخلاقي)
يا )پيش عرفي(
4-12 سالگي
مرحله ا
جهت گيري اجتناب از تنبيه و اطاعت محض
4-10 سالگي
ادامه نظريه شش مرحله اي رشد اخلاق کلبرگ
مرحله 4
گرايش به قانون و نظم و وظيفه شناسي
دوره دوم
تسليم به قوانين
و مقررات
مرسوم اخلاقي
13-20 سالگي
مرحله 3
گرايش به «پسر خوب - دختر ناز» بودن
ادامه نظريه شش مرحله اي رشد اخلاق کلبرگ
مرحله 6
گرايش به اصول اخلاقي جهاني
دوره سوم
پس عرفي اصول اخلاقي خود پذيرفته مستقل و از روي درک
20-25 سالگي و بالاتر
مرحله 5
جهت گيري به سوي قراردادهاي اجتماعي و قوانين پذيرفته شده دموکراتيک
روش تحقيق کلبرگ در اخلاق
ارائه داستانهايي به نام «ترديد اخلاقي» يا معماهاي اخلاقي «و تفسير و تحليل پاسخها»
روش تحقيق در اخلاق در مکتب رشدي - شناختي
قرار دادن فرد در يک موقعيت دودلي اخلاقي يا دو راهي تصميم گيري با استفاده از داستانها يا موقعيت هاي اخلاقي که قضاوت فرد را مي طلبد.
آموزش اخلاق
تجربه نقش شکل دهنده را دارد.
پياژه:
آموزش طبيعي کودکان در اين زمينه و نيز بازي با همسالان
کلبرگ:
تحريک گام بعدي رشد و برانگيختن مرحله بالاتر
ديدگاه نه بد و نه خوب بودن ذاتي انسان
تعريف اخلاق در نظر به يادگيري اجتماعي:
مجموعه اي است از اعمال و رفتارهاي خاص مورد پذيرش جامعه که از طريق پاداش و تنبيهي که به دنبال آن اعمال آمده است فرا گرفته باشند.
شاخص اخلاق در نظريه يادگيري اجتماعي:
مقاومت در برابر وسوسه.
رشد اخلاق:
مرحله اي نيست و تابع تشويق و تنبيه است.
روش تحقيق در اخلاق:
سنجش مقاومت فرد در برابر وسوسه زير پا گذاشتن مقررات اجتماعي و ارزشهاي اخلاقي که شکل عمل آن شامل يک بازي است.
آموزش اخلاق:
مانند سايـر رفـتارها تـابع فـرآيند يادگيري از طريق مکانيسم هاي تشويق و تنبيه و الگو قرار دادن است.
اخلاق در مذهب:
مطلق بودن ارزش هاي اخلاقي و غير اخلاقي.
تعريف اخلاق در اسلام:
1- انجام کار نيک و دوري از کار زشت با بهره برداري از آزادي.
2- کلمه اخلاق در لغت به معناي يک صفت انساني است.
شاخص اخلاق در اسلام:
داشتن ايمان است.
رشد اخلاق:
آغاز سنين بسيار پايين
درک صحيح اخلاقي زمان رسيدن به سن تکليف
روش تحقيق در اخلاق در اسلام :
روش مشاهده طولي
آموزش اخلاق:
از کودکي آغاز مي شود از طرق زير:
-
تقليد و سرمشق گيري از والدين
-
آموزش هاي غير مستقيم با تکيه بر داستانها
-
تذکر به صورت امر به معروف و نهي از منکر
گفتار نهم
پرخاشگري
تعريف پرخاشگري:
رفتاري است که هدف آن صدمه زدن به خود يا به ديگري باشد.
ذاتي و فطري مي دانند
حاصل عوامل اجتماعي و آموختني مي دانند
گروه اول
گروه دوم
صاحبنظران علوم اجتماعي
پرخاشگري را
1-معتقدان به ذاتي بودن پرخاشگري:
پرخاشگري ذاتي و هيدروليکي است
فرويد
-
نماينده غريزه مرگ در انسان
-
مخرب و منفي
سازنده و مثبت
لورنز
2-معتقدان به منشا اجتماعي داشتن پرخاشگري اعتقاد به اينکه دلايل فراواني مي توان ارائه داد که پرخاشگري منشا غريزي و ذاتي ندارد مثل:
1-دشمن فطري بين حيوانات وجود ندارد.
2-وجود کروموزوم Y اضافي را نمي توان دليل بر ذاتي بودن پرخاشگري دانست.
3-تحريک الکتريکي هيپوتالاموس در مورد حيوان وقتي موجب رفتار پرخاشگرانه مي شود که او در برابر حيوان ضعيف تر از خود قرار گرفته باشد.
4-تحقيقات «بندورا» نشان داده است که پرخاشگري کاملا جنبه تقليدي دارد.
5- تحقيقات «برکووتيز» نشان داده است که حتي مشاهده آلات و ابزار پرخاشگري مي تواند حالت پرخاشگري را برانگيزد.
6-در نقاطي از جهان و در بعضي فرهنگها اصولاً چيزي به نام پرخاشگري وجود ندارد.
7-نتيجه تحقيقات نشان داده است که پرخاشگري نتيجه حتمي و اصلي ناکامي نيست.
جمع بندي دو نقطه نظر درباره پرخاشگري:
1- در آدمي پرخاشگري نتيجه تعامل پيچيده اي بين تمايلات ذاتي و پاسخهاي آموخته شده است.
2- پرخاشگري در انسان حتي اگر ذاتي هم باشد قوياً تحت تاثير عوامل اجتماعي قرار دارد.
نقش رسانه هاي همگاني در آموزش پرخاشگري:
نتيجه تحقيقات بيشمار و گسترده نشان داده است که:
تماشاي خشونت هاي تلويزيوني اثرات مخرب بر تماشاچيان و به ويژه کودکان داشته است.
کنترل پرخاشگري
1-ديدگاه زيست شناختي و غريزي بودن پرخاشگري:
روانکاوان:
1- در سطح بين المللي: تشکيل مجموعه اي از نيروها که بتواند نيروهاي پرخاشگرانه قدرتهاي بزرگ را کنترل کند.
2-در سطح فردي: رشد فراخود يا وجدان فردي .
نظر کردار شناسان و جامعه شناسان زيستي درباره کنترل پرخاشگري:
-
امکان از بين بردن پرخاشگري منتفي است
-
هدايت پرخاشگري در کانالهاي رفتارهاي مورد قبول اجتماعي مثل بازيهاي المپيک
2- نظر ديدگاه انگيزشي درباره کنترل پرخاشگري:
-
يافتن راههايي که باعث کاهش ناکامي مي شوند
-
پالايش
-
خيال پردازي
-
ايجاد محدوديت در فراهم بودن سلاحها و محرکهاي خشونت برانگيز
3- نظر ديدگاه يادگيري اجتماعي
-
تغييرات مناسب در موقعيتهاي محيطي و از بين بردن زمينه هاي موجد پرخاشگرانه
-
عدم تقويت موجد پرخاشگري
-
عرضه الگوهاي غير پرخاشگرانه
-
استدلاي
-
تنبيه ملايم پرخاشگر
-
تنبيه الگوهاي پرخاشگر
-
تقويت رفتارهاي مغاير
گفتار دهم
نگرشها و چگونگي تکوين آنها
تعريف نگرش:
-
«ترکيب شناختها، احساسها و آمادگي براي عمل نسبت به يک چيز معين را نگرش شخص به آن چيز مي گويند.» (صناعي مترجم 1347)
-
«نگرش عبارت است از واکنش عصبي، مثبت يا منفي نسبت به يک معني انتزاعي يا شي ملموس.» (بروولد، 1970)
تعريف آلپورت از نگرش:
-
نگرش يک حالت رواني و عصبي آمادگي است که از طريق تجربه سازمان يافته و تاثيري هدايتي يا پويا بر پاسخهاي فرد در برابر کليه اشيا با موقعيتهايي که به آن مربوط مي شود، دارد. (آلپورت ، 1935)
تعريف سه عنصري نگرش:
«نگرش نظامي با دوام است که شامل يک عنصر شناختي، يک عنصر احساسي و يک تمايل به عمل است.» (فريدمن و همکاران 1370)
عناصر نگرشها:
عنصر شناختي:شامل اعتقادات و باورهاي شخص درباره يک شي يا انديشه است.
عنصر احساسي يا عاطفي مهترين عنصر : نوعي احساس عاطفي با باورهاي ما پيوند دارد.
عنصر تمايل به عمل: آمادگي براي پاسخگويي به شيوه اي خاص اطلاق مي شود.
ويژگيهاي نگرش:
1-هر نگرش شامل يک شيء، شخص، رويداد يا موقعيت است.
2-نگرش ها معمولا ارزشيابانه هستند (مهمترين ويژگي).
3-نگرش ها معمولاً داراي ثبات و دوام قابل توجهي اند.
تفاوت بين نگرش و واقعيت:
وجه عمده تمايز بين واقعيت و نگرش، دارا بودن جنبه ارزشيابانه در نگرش است.
تفاوت بين نگرش و ارزش:
ارزشها هدفهايي گسترده تر و انتزاعي ترند و غالباً فاقد شيء، يا موضوع شخصي يا نقطه ارجاع اند مثل شجاعت ، زيبايي، و آزادي.
تفاوت بين نگرش و عقيده:
عقيده در مورد نظر خواهي از عقايد عمومي، جايي که تمرکز روي نگرشهاي مشترک و اعتقادات گروههاي بزرگي از مردم است به کار مي رود.
عقايد عمومي ترکيبي هستند از نگرشها، باورها و نيتهاي رفتاري.
تفاوت بين نگرش و علايق:
نگرش نوعاً به عنوان احساس نسبت به يک شيء، يا نهاد اجتماعي يا يک گروه تصور مي شود و علايق احساس فرد نسبت به يک فعاليت است.
ابعاد نگرشها ،نيرومندي يا شدت ،ترکيب جهت و،قوت نگرش نسبت به هر عضو ،درجه پيچيدگي ،سادگي يا پيچيدگي هر عنصر
عوامل تکوين نگرشها
کرچ، کراچفيلد و بالاکي، 1962
1- آنچه که نيازهاي شخص را برآورده مي کند
2- کسب اطلاعات درباره موضوع يا شيء يا فرد خاص
3-- تعلق گروهي
4-شخصيت فرد
5-عوامل ژنتيکي
گفتار يازدهم
چهارچوبهاي نظري براي مطالعه نگرشها
الگوهاي عمده در شکل گيري و تغيير نگرشها:
1- الگوي شرطي شدن و تقويت
2- الگوي مشوقها و تعارضها
3- الگوي هماهنگي شناختي
1-الگوي شرطي شدن و تقويت (يادگيري):
در شکل گيري يک نگرش اطلاعات و احساسات بر طبق فرآيندهاي زير کسب مي شوند:
1- تداعي 2-تقويت 3-تقليد
2- الگوي مشوقها و تعارضها:
-
موقعيت نگرش را بر حسب يک تعارض رويکرد – رويگرادان در نظر مي گيرد.
-
بيشتر به تغيير نگرش مربوط مي شود
-
تاکيد خود را بر آنچه که فرد با اتخاذ يک موضع خاص به دست مي آورد يا از دست مي دهد متمرکز کرده است.
3-الگوي هماهنگي شناختي
فرض زيربنايي:
* مردم مايلند بين شناختهاي گوناگونشان هماهنگي وجود داشته باشد و همين تمايل يکي از تعيين کننده هاي اصلي شکل گيري نگرش است .
الگوي هماهنگي شناختي
الف) ديدگاه تعادل
نظام ساده شناختي متشكل
از دو شخص و يك
شيء يا سه شخص رابطه
بين آنها و ارزشيابي هاي
فرد از آنها
ب) ديدگاه توافق
نامتعادل
B
M
A
B
A
M
A
B
M
B
A
M
ساختهاي شناختي متعادل و نامتعادل بين شخص A، شخص B و موسيقي.
علائم (+) و ( - ) روابط مثبت و منفي و پيکانها جهت روابط را نشان مي دهند.
متعادل
ادامه ديدگاه تعادل:
بر طبق اين ديدگاه، ساختهاي نامتعادل تمايل به تغيير يافتن و متعادل شدن دارند.
ب) ديدگاه توافق
آزگود و تانن بوم( 1955)
-
با موقعيت هايي ساده تر از ديدگاه تعادل سرو کار دارد.
-
اثري که يک فرد با موضعي مثبت يا منفي نسبت به يک شيء يا شخص دارد.
ارزش گذاري در ديدگاه توافق:
هر شخص يا شيء
حداکثر ارزش مثبت
نگرش خنثي
3-
2-
1-
0
1+
2+
3+
حداکثر ارزش منفي
چگونگي ارزشيابي يک فرد از فرد ديگر
ارزشيابي ما از هر دوي آنها را تحت تاثير قرار مي دهد
ادامه ديدگاه توافق:
-
شدت و نيرومندي ارزشيابيهاي عامل مهم در موقعيتهاي تغيير نگرش است.
-
شيوه هاي گوناگوني براي حل ناهماهنگيها وجود دارد.
ادامه ديدگاه توافق:
تصحيح براي شک
اگر اطلاعات رسيده غير متحمل باشد
پذيرش باور نکردني بودن اطلاعات
گفتار دوازدهم
الگوهاي تغيير نگرشها
الگوهاي تغيير نگرشها
1- الگوهاي يادگيري
(محرک – پاسخي)
2-الگوهاي شناختي
3-الگوهاي کارکردي
الف) قضاوت اجتماعي
ب) هماهنگي شناختي
ج) ناهماهنگي شناختي
1-الگوهاي يادگيري محرک - پاسخي تغيير نگرش مفروضات الگو درباره ماهيت انسان
-
تاکيد بر روابط بين محرکهاي ويژه با پاسخهاي خاص
-
تاکيد بر ويژگيهاي پيامهاي عرضه شده که سعي در تغيير نگرش دارند و توجه زياد بر پاداشهايي که با تغيير نگرش عايد فرد مي شود.
ادامه مفروضات الگو رويکرد محرک - پاسخي
-
ويژگيهاي دريافت کننده پيام نيز مي تواند بر ميزان تغيير نگرش موثر باشد.
-
مشوقهاي ارائه شده براي تغيير نگرش بايد قويتر از مشوقهاي حافظ وضع موجود باشند
مراحل مختلف فرآيند تغيير نگرش بر طبق نظريه هاولند
محرک
توجه
ادراک
پذيرش
پاسخ: (تغيير نگرش)
ادامه نظريه هاولند:
هاولند و همکارانش چهار عنصر را که در بيشتر موقعيتهاي متقاعد کننده دخالت دارند به شرح زير برشمردند:
1-پيام رسان يا منبع ارائه پيام متقاعد کننده
2- ويژگيهاي پيام
3-زمينه اي که پيام در آن عرضه مي شود
4-گيرندگان پيام
پيام رسان
مقبول بودن
تخصص
مورد اعتماد
بودن
جذابيت
شباهت به گيرنده
پيام از نظر عقايد
2-ويژگيهاي پيام :موثر بودن ترغيبهاي ترس برانگيز ،محتواي پيام ،يک جانبه ، دو جانبه ،سازمان پيام ،شيوه انتقال پيام
ادامه ويژگيهاي پيام:
اثرات ترتيبت ارائه دو پيام و زمان اندازه گيري نگرش (دوو و راتيس من 1984)
A
A
A
A
B
B
B
B
سنجش نگرش
سنجش نگرش
سنجش نگرش
سنجش نگرش
A
B
اثر تقدم
اثر تاخر
هيچکدام
هيچکدام
پيام
پيام موثرتر
3-زمينه ارائه پيام
تاثير عوامل مداخله کننده
4-گيرندگان پيام
شخصيت مخاطب
هوش
عزت نفس
نياز به تاييد اجتماعي
جنس
2-الگوهاي شناختي تغيير نگرش
الف – الگوي قضاوت اجتماعي
(مظفر شريف )
مفروضات الگو درباره ماهيت آدمي:
-
الگويي شناختي و انفرادي درباره تغيير نگرش
-
تاکيد بر ادراک فرد و قضاوت او در مورد يک پيام
مفروضات بنيادي الگوي قضاوت اجتماعي
-
نشات گرفته از برخي از موضوعهاي «فيزيک رواني»
-
پيامدهاي متقاعد کننده اي که شبيه به ديدگاه ما باشند (لنگر دروني ما) شبيه تر از آنچه واقعاً هستند، قضاوت مي شوند
-
-
پيامهايي که با باورهاي ما فاصله دارند،
فاصله دارتر از آنچه واقعاً هستند ديده مي شوند.
گستره پذيرش
گستره طرد
گستره عدم التزام
مفاهيم معرفي شده بوسيله شريف
گستره هاي پذيرش، طرد و عدم التزام
9 8 7 6 5 4 3 2 1
شخص نمي پذيرد
شخص مي پذيرد
گستره پذيرش
گسترده عدم التزام
گستره طرد
ب) الگوي هماهنگي شناختي
مفروضات الگو:
-
فرد از نگرشهاي و رفتارهاي خود آگاه است.
ما ميل داريم جنبه هاي مختلف اين نگرشها در ما هماهنگ باشند.
-
داشتن نگرشهاي ناهماهنگ تجربه اي ناراحت کننده است که منجر به تغيير نگرش مي شود.
-
کاربرد اصلاح «منطق رواني»
ج) الگوي ناهماهنگي شناختي:
(لئون فستينگر 1957)
مفروضات الگو:
* دو شناخت هم زمان و متناقض با يکديگر
ناهماهنگي شناختي
منجر مي شود به
فرض دوم:
-
ناهماهنگي ناراحتي آفرين و ايجاد کننده تنش است ميزان ناهماهنگي و حالت ناراحت کننده بستگي دارد به:
1) نسبت شناختهاي ناهماهنگ به شناختهاي هماهنگ
2) اهميت هر يک از شناختها براي شخص
راههاي کاهش ناهماهنگي:
1) کم کردن تعداد يا اهميت عناصر ناهماهنگ
2) افزايش تعداد يا اهميت شناختهاي هماهنگ
3) تغيير يکي از عناصر ناهماهنگي تغيير نگرش
3- الگوي کارکردي:
مفاهيم بنيادي:
-
مردم نگرشهايي را حفظ مي کنند که با نيازهاي آنان منطبق باشد.
-
براي تغيير آن نگرشها بايد نيازها را بشناسيم
-
دو الگوي کارکردي تقريباً مشابه وجود دارد
دو الگوي کارکردي مشابه
الف) کاتز
ب) «اسميت»، «پرونر» و «وايت»
کارکردهايي که نگرشها در خدمت آنها هستند:
1-
2-
3-
4-
ابزاري
سازگارانه
سود بخش
دفاع از خود
بروني کردن
دانشي
ابراز ارزشها
گفتار سيزدهم
اندازه گيري و سنجش نگرشها
ابزار سنجش نگرشها
اعتبار
همان چيزي رااندازه بگيرند کهبراي اندازه گيريآن ساخته شده اند
پاياني
نتايج آن در
اندازه گيريهاي
مکرر با ثبات
يا پايا باشد
روشها و فنون سنجش نگرشها
1-انواع مقياس ها
2-مصاحبه زمينه ياب
3-فنون پوشيده
1- مقياس نگرش
الف- مقياس فاصله هاي يکسان نما يا مقياس ترستون
ب- مقياس «مجموعه درجه بندي» يا «مقياس ليکرت»
ج- مقياس آمادگي براي عمل
د- مقياس فاصله اجتماعي يا مقياس «بورگاردوس»
و- مقياس افتراق معنايي
هـ- مقياس تراکمي گاتمن
الف- مقياس فاصله هاي يکسان نما (ترستون)
-
جملاتي با درجات مختلف مخالفت يا موافقت با يک موضوع ارائه مي شود
-
هر جمله يک «ارزش ميزاني» دارد که درجه مخالفت يا موافقت را نشان مي دهد
-
سنجش جزء شناختي و احساسي نگرش
ب- مقياس «مجموع درجه بندي» يا «ليکرات»
-
مقياسي پنج درجه اي به صورت «کاملا موافق» ( 5 نمره ) تا «کاملاً مخالف» (1 نمره ) است.
-
استفاده از روش «تحليل مواد»
-
سنجش جزء شناختي و احساسي نگرش
ج - مقياس آمادگي براي عمل
-
سنجش آمادگي براي عمل فرد در يک موقعيت
-
ارائه جملاتي در رابطه با يک موقعيت
-
انتخاب جملات توسط آزمودني
د- مقياس فاصله اجتماعي(بوگاردس)
-
سنجش نگرش افراد نسبت به مليتهاي مختلف
-
جملاتي به ترتيب به هفت درجه مختلف (از 1 تا 7 ) براي سنجش درجه پذيرش فرد از افراد فرهنگهاي مختلف
هـ – مقياس تراکمي گاتمن
-
نشان دهنده شدت تدريجي نگرش
-
انتخاب هر درجه ، درجات ما قبل را در خود دارد
و- مقياس افتراق مضايي
-
سنجش جزء خاصي از نگرش مثلاً جزء ارزشيابانه
-
اندازه گيري موضوع نگرش بر حسب صفاتي که دو به دو با هم متضاد هستند
-
علامت گذاري موضوع نگرش روي يک مقياس هفت قسمتي بر حسب آن صفات
2- مصاحبه زمينه ياب
-
براي رفع مشکل تعميم نتايج بدست آمده از مقياس هاي نگرش به کار مي روند
-
نمونه گيري از کل جامعه
بسته پاسخ
باز پاسخ
سوالات مورد استفاده
3-فنون پوشيده يا مبدل
-
براي رفع اشکال عکس العمل بودن روشهاي ديگر از اين فنون استفاده مي شود
-
طرح سوالات غيرمستقيم براي سنجش نگرش
آزمون رور شاخ
آزمونTAT
آزمودنهاي فرانکن
آزمونهاي ديگر
نمونه:
گفتار چهاردهم
کاربرد روان شناسي اجتماعي در جامعه
کورت لوين و جهت گيري به سوي عمل پژوهي
کورت لوين:
-
جديدترين مدافع ترکيب
-
روان شناسي اجتماعي نظري با روان شناسي اجتماعي عملي در يک ساختار مشترک و زمينه يکسان است.
-
بنيانگذار موسسه پويايي گروه
بررسي چند مسئله روان شناسي اجتماعي
1-مراقبت هاي بهداشتي و پزشکي
-
علل بيماريها
-
تشخيص مسائل پزشکي
-
پيشگيري از بيماريها مکان کنترل سلامت
-
درمان بيماري
2-صرفه جويي در مصرف انرژي
-
کوشش براي يافتن راههايي براي تشويق افراد به کاهش مصرف انرژي
-
استفاده از اصول يادگيري و تقويت و کاربرد مشوقهاي مالي
-
مفاهيم «تراژدي اشتراک» و «تله اجتماعي»
مسائل اجتماعي و چگونگي حل آنها
الف) شخص کردن مسئله
ب) مستند سازي مسئله
ج) ارزيابي راه حلها براي مسائل اجتماعي
د) فراهم کردن وسايل براي ايجاد تغيير
خط مشيهاي تغيير اجتماعي
عامل تغيير: افرادي که در برنامه ريزي و کاربرد روشهاي تغيير در جامعه شرکت دارند
عقلايي- تجربي
قهري - اجباري
هنجاري- بازآموزي
خط مشي ها
نقش عالم اجتماعي در تغيير
رابطه تخصصي
رابطه تشريک مساعي
رابطه پشتيباني
(هورنستاين)