مطالعه کار چيست ؟
مطالعه کار چيست ؟
مطالعه کار( work study ) به مجموعه روشهايي گفته مي شود که با مطالعه وبررسي وتجزيه وتحليل روشهاي موجود انجام کار وبهبود آنها وتعيين زمان هاي استاندارد براي انجام کار به بهره وري و کارآيي سازمان کمک مي نمايد مطالعه کار از دو ابزار براي مطالعه و بررسي روشهاي کار وعوامل مؤثربر بهره وري وکارآيي نيروي کار سود مي برد که عبارتند از :
الف) روش سنجي : عبارت است از ثبت منظم وبررسي دقيق روشهاي انجام کار وپيشنهاد روشهاي اصلاحي به منظور کاهش هزينه ها ، ساده تر کردن عمليات وافزايش بازدهي .
ب) کار سنجي) زمان سنجي : ( عبارت است از بکارگيري تکنيکهايي براي تعيين زمان انجام کار معين بوسيله يکفرد واجد شرايط در سطحي قابل قبول .
هدفهاي روش سنجي
۱ - شناسايي روشهاي بهبود انجام کار در سازمان
۲ - بهبود نحوه استقرار دستگاهها وتجهيزات در سازمان
۳ - کاهش ميزان خستگي کارکنان از طريق شناسايي وتعيين روشهاي درست انجام کار
۴ - ارتقاء کيفيت خدمات وفعاليتها با کاهش واز بين بردن فعاليتهاي زائد واضافي
۵ - استفاده بهتر از منابع وامکانات موجود در سازمان
۶ - کاهش مخاطرات وسوانح کاري با توجه به آموزش صحيح روش درست انجام کارها به کارکنان
اهداف زمان سنجي :
1- زمان سنجي به مديريت کمک مي کند تا زمان غير مؤثر در فعاليتها رابه زمان مؤثر ومفيد تفکيک كند
2- شناسايي هزينه نيروي انساني درگير در عمليات
3- تشخيص حجم نيروي انساني مورد نياز بر حسب تخصص وزمان مورد نياز تا از اين طريق بتوان به نحو بهتري از امکانات ومنابع نيروي انساني استفاده کرد.
4- شناسايي حجم تجهيزات ، امکانات ودستگاههاي مورد نياز وبا برنامه ريزي مؤثر براي آنها بتوان حجم ظرفيتها ومنابع بلا استفاده سازماني را کاهش داد .
5- تعيين استانداردهاي زماني، كه به هزينه يابي وتعيين بهاي تمام شده خدمات کمک مؤثري مي نمايد .
تكنيك هاي روش سنجي
1- استفاده از نمودار هاي جريان كار
2- تجزيه و تحليل عمليات
3- تجزيه و تحليل تربليگ
4- مطالعه خرد حركات
الف – نمودار فرايند عمليات (OPC)
نمودار فرايند عمليات نشان دهنده كليه مراحل ساخت قطعات يك محصول از ماده اوليه تا محصول نهايي و چگونگي اتصال اين قطعات به يكديگر مي باشد، با استفاده از اين نمودار مي توان روش انجام كار را مشخص كرد و با در دست داشتن اطلاعات موجوددر اين جدول مي توان اقدام به بهبود روش كرد.
: نشان دهنده عملياتي مي باشدكه منجر به تغييرات فيزيكي و شيميايي در يك قطعه مي شود.
: نشان دهنده تست بازرسي يك شي يا قطعه مي باشد.
ب- نمودار جريان فرايند عمليات
اين نمودار علاوه بر اطلاعات موجود بر روي نمودار فرايند عمليات ، شامل كليه عملياتي است كه در يك سازمان توليدي موجود است در حقيقت مجموعه اي از كليه عمليات توليدي و غير توليدي مانند حمل و نقل ، تاخيرات و انبار مي باشد.
با در دست داشتن اين اطلاعات مي توان اقدام به بهبود روش كرده و ميزان هزينه مخفي را به حد اقل رساند.
2- تجزيه و تحليل عمليات
در اين روش به شرح جزئيات عمليات يك كار مي پردازيم. هدف از تجزيه و تحليل عمليات به دست آوردن حداكثر بازدهي از ماشين آلات و افراد با حداقل خستگي مي باشد. در اين روش از نموداري به نام نمودار همزماني حركات كه نشان دهنده عمليات انجام شده بوسيله دست راست و چپ مي باشد، استفاده مي شود.
نمودار همزماني حركات، همانند نمودار فرايند عمليات بوده و از علايم مورد استفاده در اين نمودار نيز استفاده مي كند، تفاوت اساسي اين دو نمودار در آن است كه نمودار همزماني حركات در دو حالت مختلف براي عمليات انجام شده بوسيله دست راست و دست چپ تنظيم و مورد بررسي قرار مي گيرد.
3- تجزيه و تحليل تربليگ
تربليك معكوس نام گيلبرت مي باشد اين روش بوسيله گيلبرت ابداع شده است. در اين روش كليه فعاليتهاي انسان در قالب 18 نوع علامت با رنگ هاي خاص و حرف الفبا مشخص شده است. با استفاده از اين روش، تحليلگر ابتدا فعاليتهاي كار مورد نظر را ثبت مي كند و بعد تعيين مي كند كه كدام فعاليت در چه دسته اي از طبقه بندي هاي تربليگ قرارمي گيرد.
و آن را با علامت اختصاري مشخص مي كند. آنگاه با ادغام، تغيير در توالي عمليات و غيره اقدام به بهبود روش انجام كار يافتن روش بهينه استاندارد كار مي نمايد.
4 – مطالعه خرد حركات
از اين روش در بررسي و تجزيه و تحليل جزئيات كوچك كارها استفاده مي شود. روش مطالعه حركات فرد با معرفي ريزترين حالت عناصر كاري و تلاش براي بهبود حركات و كاهش زمان دارد. نمودار سيمو(SIMO) كه شامل شرح تفصيلي جزء به جزء حركات همزمان دست چپ و راست است، نوع روش مطالعه فرد يا جزء به جزء حركات به شمار مي آيد. مزيت اين ابزار آن است كه حركات زائد را دقيقتر مي توان تشخيص داد، تجزيه و تحليل كرد با اطمينان بيشتري حذف نمود.
تكنيك هاي زمان سنجي
1 – روش تخميني
2- روش اندازه گيري زمان (كرنومتري)
3- روش نمونه برداري
4-روش استفاده از داده هاي استاندارد
1 – روش تخميني
دراين روش مدت زمان لازم براي انجام فعاليتهاي متفاوت را مي توان بر اساس تجزيه و تحليل داده هاي زماني مربوط به ادوار گذشته يا مراجعه به مدير، سرپرست و يا كارگران برآورد كرد چنين برآورد هايي به معناي واقعي کلمه نمي توانند بيانگر زماناستاندارد باشند ، چون نمي توانند بيانگر اهداف ايده الي براي سازمان باشند زيرا ممکن است در گذشته به دليل وقوع حوادث ، يا کم کاري ، زمان انجام کار نسبت به وضعيت کارآمد بيش از آن باشد .با اين وجود اگر برآوردهاي زمان کار از اطلاعات گذشته در طي زمان مقايسه شود درآن صورت مي توان به وضعيت کارآيي سازمان پي برد. در اين حالت ، اطلاعات گذشته مي تواند راهنمايي براي سنجش کارآيي وبهره وري سازمان باشد .
برآورد زمان انجام کار بر اساس اطلاعات گذشته داراي اين مزيت است که کم هزينه مي باشد زيرا با دردست داشتن اطلاعات مربوط به زمان انجام کار افراد که به راحتي از کارت زماني آنها بدست مي آيد وميزان توليد ومحصول در هر دوره مي توان زمان استاندارد را بدست آورد اما اين روش از دقت کافي برخوردار نبوده ونمي تواند هدفي ايده ال براي زمان انجام کار باشد.
- روش اندازه گيري زمان (كرنومتري)
در اين روش اجزاء كار، مورد مشاهده و زمان سنجي قرارگرفته و زمان لازم جهت انجام هريك از آنها محاسبه مي شود . زمانهاي مورد استفاده در اين روش عبارت است از:
الف) زمان مشاهده
ب) زمان نرمال
ج) زمان استاندارد
الف)زمان مشاهده
مدت زمان انجام كار، توسط يك كارگر انتخاب شده براي زمان سنجي، بدون در نظر گرفتن سرعت كار وي را زمان مشاهده گويند.
اين زمان با مشاهده زمان عملكرد واقعي براي كارگر مورد نظر تحت شرايط استاندارد تعيين مي گردد.
ب) زمان نرمال
مدت زماني كه يك كارگر با مهارت متوسط، در شرايط نرمال و با رعايت شيوه هاي توصيه شده براي انجام كار صرف خواهد شد.
پس آموزش روشهاي درست انجام كار به كارگر و توجيه كارگر، بسته به سرعت و مهارت كار فرد و بايد ضريب عملكرد براي فعاليت مورد نظر تعيين كرد و با اين ضريب و زمان مشاهده مقدار زان نرمال بدست مي آيد.
ضريب عملكرد : ضريب عملكرد سرعتي است كه كارگر واجد شرايط به طور طبيعي با آن سرعت كار خواهد كرد به شرط اينكه نسبت به رومش انجام عمليات ، آگاهي كامل داشته باشد و كار را با علاقه انجام دهد .
هنگاميكه سرعت كارگر ، نرمال ارزيابي مي شود ، ضريب عملكرد او 100 درصد است . براي سريعنر از نرمال ، اين ضريب بالاتر از 100 درصد است . در حاليكه براي آهسته تر ، ضريب عملكرد كمتر از 100 درصد است .
= ضريب عملكرد
ضريب عملكرد * زمان مشاهده = زمان نرمال
ج : زمان استاندارد :
مدت زمان لازم براي انجام عمليات كه همراه با احتساب زمانهاي موسوم به اضافات مجاز مي باشد .
( درصد اضافات مجاز + 1 ) زمان نرمال = اضافات مجاز + زمان نرمال = زمان استاندارد
ST = NT + αNT= NT(1+ α )
3 - روش نمونه برداري :
اين روش زمان سنجي يك تكنيك نمونه برداري است كه بر اساس قانون احتمالات بنا شده است .
در اين روش مشاهداتي به صورت تصادفي در مورد يك يا چند ماشين ، كارگر يا جريان عمليات در يك دوره ي زماني مشخص به عمل مي آيد .
در هر مشاهده ، وضعيت ماشين ، كارگر و جريان عمليات مشخص مي شود . به كمك اطلاع حاصله از اين مشاهدات مي توان زمان كار و بيكاري كارگر يا ماشين آلات را بدست آورده و از آنجا زمان استاندارد را برآورد كرد .
براي تعيين اندازه ي نمونه از روش زير استفاده مي كنيم :
N=
اندازه مورد نياز = N
انحراف استاندارد براي سطح اطمينان مطلوب = Z
( Z=1 براي 68 درصد اطمينان ، Z=2 براي 95درصد اطمينان و Z=3 براي 99 درصد اطمينان )
نسبت بيكاري كارگر = p
درصد سطح صحت مطلوب = h
(ضريب عملكرد)*(درصد زمان كاري) *( كل زمان مورد مطالعه)
=NT
تعداد واحد هاي توليدشده
4 - روش استفاده از داده هاي استاندارد :
1 - 4 - روش اندازه گيري زمان MTM
2 - 4 - تكنيك توالي عمليات مينارد ( MOST )
1 - 4 - روش اندازه گيري زمان MTM
اين سيستم جهت تعيين زمان انجام عمليات دستي تدوين شده است ، در اين روش كليه حالات كار در 9 جدول دسته بندي و زمان لازم جهت انجام هر يك از اين حالات مشخص شده است . براي سادگي كار در سيستم MTM از يك واحد زماني به نام TMU استفاده مي شود .
ثانيه 0/036 = دقيقه 0/0006 = ساعت 0/00001 = TMU 1
در اين روش ابتدا اجزاء كار تعيين ، آنگاه زمان نرمال آن با استفاده از جدول MTM تعيين مي گردد و زمان كل مجموعه ي اجزاء تشكيل دهنده ي كار ، نمايانگر زمان نرمال انجام كار مي باشد . در زمان استفاده از اين روش ، نيازي به تعيين ضريب عملكرد نبوده ولي چنانچه درصدد يافتن زمان استاندارد باشيم بايد اضافات مجاز را محاسبه و به آن بيفزائيم .
اشكال مختلف روش MTM :
اشكال مختلفي از اين روش طراحي و مورد استفاده قرار گرفته اند كه از جمله مي توان به MTM - 1وMTM - 2 اشاره نمود.
سيستم مشخصات |
تعداد حركات |
زمان مورد نياز |
دقت |
بكارگيري |
1-MTM |
20 |
بيشتر |
بيشتر |
مشكل |
2- MTM |
11 |
كمتر |
كمتر |
ساده |
.
تنوع حركات در سيستم MTM - 2 به مراتب محدودتر از MTM - 1 مي باشد ، لذا بكارگيري اين سيستم نيز به مراتب ساده تر و آسانتر از MTM - 1 است .
2 - 4 - تكنيك توالي عمليات مينارد ( MOST )
به دنبال تلاشهايي كه در جهت ساده تر كردن روش MTM صورت گرفت ، شخصي به نام زندين در سال 1975 يك سيستم زمان سنجي سريع ، آسان و با دقت را به نام Maynorad operation sequence technique ارائه داد .
اساس اين روش ، مدلهاي توالي زير هستند كه روش Most بر روي آنها بنا گرديده است :
1 - مدل توالي حركات عمودي : اين توالي مربوط به جابجائي شيء به صورت آزاد در فضا مي باشد .
2 - مدل توالي عمليات كنترلي : اين مدل جابجائي دستي يك شيء را در طي يك مسير كنترل شده بيان مي كنند
3 - مدل توالي استفاده از ابزار : توالي استفاده از ابزار شامل تركيبي از جابجائي عمومي و تحت كنترل به صورت متوالي مي باشد .
واحد زماني استفاده در Most همان واحد زمان رايج در سيستم MTM است .
زمانهاي بدست آمده از فروش MOST به دليل آنكه بيانگر زمان نرمال يعني سطح عملكرد 100 درصد مي باشند ، نيازي به تعديل ندارند.
مزايا :
1 - اين روش 40 تا 50 برابر سريعتر از روش MTM - 1 و 10 برابر سريعتر از MTM - 2 است .
2 - بدليل ساده بودن روش درك آن بسيار آسان بوده و به راحتي قابل فهم براي كارگران مي باشد .
3 - به كمك اين روش مي توان ، طرحها و برنامه هاي آتي را به سرعت و با دقت تخمين زده و زمان آنها را برآورد نمود .
4 - روش MOST اختلافنظر بين تحليلگران را كاهش مي دهد . علت اين امر حجم كم اطلاعات ، جداول زماني و كاغذ بازي روش MOST مي باشد .
منحني ياد گيري :
منحني يادگيري ابزار مفيدي براي مدير عمليات مي باشد . اين ابزار مي تواند در تعيين استاندارد هاي آينده ي هزينه براي اقلام توليد و نيز خريداري شده به مديران كمك نمايد . منحني يادگيري مي تواند مفهمومي را در مورد عملكرد شركت و صنعت ارائه دهد .
در توسعه و استفاده از زمانهاي استاندارد ، اين نكته مهم است كه تاثيرات يادگيري و تجربه مد نظر قرار گيرد .
كاهش در زمان مورد نياز براي توليد واحد هاي متوالي محصول را مي توان با منحني يادگيري يا فراگيري نشان داد .
فرض كنيد تعداد واحدهاي توليد شده برابر با n و زمان توليد آخرين واحد ، ( n ) T باشد . بر اساس منحني يادگيري مي توان پيش بيني نمود كه وقتي حجم توليد به سطح 2n برسد يعني آنكه بازده موجود دو برابر شود ، زمان توليد با درصد ثابت L كاهش خواهد يافت كه به عنوان نرخ يادگيري شناخته مي شود .
T(2n) =L . T(n) ...و3و2و1 n=
در رابطه فوق ، n ممكن است هر مقداري داشته باشد و درجه يادگيري L به نوع عمليات انجام شده بستگي دارد
معادله عمومي كه زمان مورد نياز واحد n ام را مشخص مي كند به قرار زير است :
T(n)= A . n-b
A زمان مورد نياز براي توليد واحد اول A=T1
b شاخصي كه مقدارش به نرخ يادگيري بستگي دارد(شيب منحني يادگيري)
مقدار b |
نرخ يادگيري(%) |
515/0 |
70 |
415/0 |
75 |
322/0 |
80 |
234/0 |
85 |
152/0 |
90 |