بررسی روابط دختر و پسردر ایران
بررسی روابط دختر و پسردر ایران
مقدمه
هريك از ما، در جدايي، فقط نيمه اي از انسان هستيم و هميشه، نگران آن نيم ديگر. موفقيت و سلامت روح و روان انسان و در طيفي گسترده تر، برخورداري از جامعه اي طبيعي و قابل تحمل، حاصل تعاملات مثبت و رضايت بخشي است كه هر فرد، مي تواند در زندگي اجتماعي خويش برقرار نمايد. روابطي كه بر مبناي افكار و اهدافي مفيد و سازنده بنا گرديده است و ضامني براي دستيابي به بهترين امكانات موجود در زندگي به حساب مي آيد.
اگر اين مقدمه را بپذيريم. حال اين سؤال پيش خواهد آمد كه آيا صورت متفاوتي از اين ارتباطات يعني رابطه ميان دختر و پسر نيز چنين كاركرد مثبتي دارد يا مي تواند مسأله آفرين و آسيب زا باشد؟ از ديدگاه جوان امروز، فارغ از نوع جنسيت، ارتباط بين دختر و پسر، به لحاظ شناخت يا رسيدن به يك نقطه اشتراك و يا حتي منجر به ازدواج، مساله اي عادي و اجتناب ناپذير است. اما از سوي ديگر افراد جامعه، با چنين رابطه اي گاه به گونه اي قاطع، مخالفت و گاه با هزاران اما و اگر روبه رو مي شوند.
مفهوم رابطه دختر و پسر ، يك مفهوم نسبي است . در طول رشد و تكامل انسان اين ارتباط و تعامل بعنوان يك مرحله بسيار مهم و سازنده در فرآيند رشد هر انساني بشمار مي آيد . اگر اين رابطه به شكل سالم تعريف شود ، از بسياري آسيب هايي كه كم و بيش در جامعه با آن مواجه هستيم ، بسياري از نابساماني هاي زندگي زناشويي ، فراواني طلاق ها و زندگي هاي سرد بدون ارتباط و تعامل بعنوان يك عامل پيشگيري كننده عمل خواهد كرد و در نهايت به سلامت جامعه مي انجامد .
چيزي كه مهم است اين است كه اگر بخواهيم اين رابطه را تعريف كنيم ، هرگز يك تعريف مطلق نخواهد بود . تعريف اين رابطه قطعا بايد در بستر فرهنگ باشد . يعني ماداميكه در اين فرهنگ و جامعه زندگي مي كنيم ، اين رابطه قطعا بايد در چهارچوب معني داري تعريف شود ، كه تا حدي التهابات و نياز جوان را برآورده كند و هم در تعارض و درگيري با ارزش هاي مطلوب جامعه قرار نگيرد .
اين پديده از سه منظر قابل توجه و بررسي است؛ مقام توصيف، مقام تعليل و مقام تجويز و توصيه. رابطه دختر و پسر نيز از هر سه منظر يادشده قابل بررسي و مطالعه است. در مقام توصيف مي توان از وضعيت موجود روابط دختر و پسر توصيفات فراوان ارائه داد، كه اين روابط گاه حتي به صورت نامطلوب وجود دارد.
در مقام تعليل بايد چرايي ارتباط دختر و پسرمورد بررسي قرار گيرد. تا بر اساس آن ببينيم كه در مقام تجويز چه بايد كرد .
روابط دختر و پسر، در همه موارد متكي به علاقيت و گزينش و به عنوان گزينه مطلوب نيست ، بلكه در بسياري از موارد علل ديگري باعث ارتباط دختران و پسران مي باشد. مثلا اگر د ر خانواده و يا دانشگاه و ... با محدوديت جدي مواجه باشد ، ممكن است از خانه بگريزد و به هر بزه و جرم تن در دهد و به روابط ناسالم در باندها كشانده شوند. اين گونه ارتباطات بيش از آنكه دليل داشته باشند، علت دارند.
از جمله نيازهاي آدمي نياز تعلق و محبت است اگر دختر و پسر دانشجويي با حضور در تشكل هاي دانشجويي ديگران او را نپذيرند و دوست نداشته باشند و اين نياز پاسخ مناسب نيابد (خلا عاطفي را هم به اين مورد اضافه كنيم ) ممكن است به جنس مخالف پناه ببرد و از اين طريق حتي اگر ناصواب باشد پاسخ بگيرد. اينجاست كه اين ارتباط ، روابط دختر و پسر بيشتر علت دارد تا دليل ، و اينجاست كه در آسيب شناسي روابط دختر و پسر حتما بايد به اين نكته كه اين ارتباطات از كجا منشا گرفته و خاستگاه آن كجاست و در صورتي كه به عللي (مثلا خلاء محبت در خانواده، به رسميت شناخته نشدن در خانواده، شكست در كنكور، فقر اقتصادي، سخت گيري پدر و مادر، عقده هاي رواني ايجاد شده در مدارس، خلاء ارايه الگوي مناسب، كم كاري مشاوران تربيتي و روان شناختي آموزش و پرورش و وزارت علوم، برخوردهاي متحجرانه و ناپخته نيروهاي مذهبي و ...) دختران به پسران و پسران به ارتباط با دختران پناه مي آورند آن علل ريشه يابي شده و رفع شود. در غير اين صورت، تا علت هست معلول نيز وجود خواهد داشت.
دلايل روابط دختر و پسر
دلايلي همچون تحصيل و دادو ستد هاي علمي ، نياز به طرح پرسش و پاسخ ، كمك گرفتن جزوات و منابع درسي ، جهات شغلي و فعاليت هاي مادي ، همكار شدن دختر و پسر و ... باعث مي شود كه نتوان به طور كلي به عدم ارتباط كاري و سازماني يا تحصيل زن و مرد و دختر و پسر حكم داد. البته اين مدعا به معناي وجود هر گونه ارتباط لجام گسيخته در محل تحصيل ، دانشگاه و محيط كار نيست. ارتباط دختر و پسر در همه حوزه ها و مصاديقي كه به هويت انساني بر مي گردد ، در جهان امروز يك ضرورت است و در دفاع از آن مي توان اقامه دليل نمود. ارتباطي كه با آفت زدايي و آسيب شناسي لازم ، حدود و ثغور آن از كارتحصيلي ، به صورت قانوني و حقوقي ، مدون شود.
اما حداقل دليل در ارتباط دختر و پسر و ضرورت آن ، رسيدن به نهاد خانواده از مجراي ازدواج است و اين ارتباط البته مربوط به حوزه هاي هويت جنسي است. پس براي آسيب شناسي اين روابط در حيطه هاي هويت جنسي، چند نكته قابل توجه اند:
اول: ارتباط دختر و پسر براي ازدواج، در صورتي كه شرايط ازدواج فراهم نباشد، از سويي باعث هدر رفتن انرژي دو فرد و مانع تحقق آرمان هاي بلند يك جوان مي شود و از سوي ديگر مساله ساز بوده و ممكن است پس از پاسخ منفي يك طرف براي ازدواج، طرف ديگر دچار بحران روحي و فكري شود.
دوم: گر چه ازدواج امري لازم و ضروري است، اما به طي شدن مراحل عادي، شفاف و روشن ( نه ارتباطات مخفيانه و پنهاني) نياز دارد، در غير اين صورت گاهي دختر و پسر فقط در دامي كه از سوي ديگري پهن گرديده مي افتند. و ارتباط با جنس مخالف، جز استرس و نگراني و خطر، چيزي براي او در پي ندارد.
سوم : ارتباط دختر و پسر حتي در حوزه هاي جنسي، ضرورت و لازم است و حداقل توجيه آن بقاي نسل است، اما نكته اساسي آن است كه ارتباط و تذلزل جسمي دو جنس مخالف از هم ، فقط به يك فرد و يك جنس مخالف منحصر مي گردد ، اگر شرايط ازدواج براي دختر و پسري فراهم نباشد ، ارتباط آنها در حيطه هاي جسمي، نگاه هاي مريض، حرف هاي نابجا و... باعث مي شود اينگونه افراد حتي پس از ازدواج نيز به اين عادات غلط و حركات نامعقول ادامه دهند، خود و ديگران را دچار خطر و بحران سازند.
چهارم : از جمله دلايل ارتباط دو جنس مخالف، وجود غريزه شهوت در آدميان است. اما از تفاوت هاي انسان از حيوانات آن است كه انسان علاوه بر غرايز، داراي عقل، اراده، انتخاب، اختيار و... است و اين قابليت را دارد كه غرايزش را تعديل كند، كنترل نمايد و جهت دهد. پس گر چه در حيطه هويت جنسي نيز ارتباط دختر و پسر مطلقا نفي نمي گردد، ولي به ارتباط بسيار محدود و حساب شده مي رسيم كه بهترين مجراي آن در جامعه ما، نهاد خانواده است كه از مسير ازدواج ميسر مي گردد. البته براي چنين اقدامي، دلايلي نيز وجود دارد. چنين ارتباطي نياز بشري و غريزي و دروني است، شرط بقاي نسل است، از نيازهاي اساسي است .
عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط نا سالم ميان دختر و پسر
1- عوامل دروني و رواني2- عوامل اجتماعي: عوامل اجتماعي را به دليل اهميت خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك و مهمترين اجتماع در رشد و تربيت افراد به دو بخش تقسيم مي كنيم:
الف) عوامل خانوادگي ب) ساير عوامل اجتماعي
الف) عوامل خانوادگي: خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالي جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش كليدي دارد. اگر خانواده داراي شرايط و احوال خوبي باشد، در امر تعليم و تربيت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملي نظير بيسوادي، نداشتن آگاهي كافي از روشهاي تعليم و تربيت و عدم ارتباط مناسب والدين با يكديگر مي تواند دليلي براي بروز روابط ناسالم ميان دختران و پسران باشد.
ب) ساير عوامل اجتماعي: علاوه بر عوامل خانوادگي تاثيرگذار بر روابط دختر و پسر، ساير عوامل اجتماعي نيز در سطحي فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثير مي گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قوميتهاي مختلف و همچنين روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ايجاد تفاوتها و چالشهاي ميان افراد شده و زمينه ايجاد روابط ناسالم را بوجود مي آورد.
قرآن مجيد کتاب انسان سازی است اسلام نيز برای مسأله روابط دختر و پسر طرح ، ايده و الگو ارائه نموده و آن در سوره قصص يافت مي شود و با تأمل در ابعاد موضوع می توان برای شرايط حاضر نکات اساسی در تعامل و ارتباط دختر و پسر آموخت
در اين داستانها بار هدايتی آنها مورد توجه است و بايد غايات داستانها و جوهره آنها را يافت و سرلوحه زندگی قرار داد .
ديدگاه اسلام
به طور طبيعي زن و مرد به عنوان دو پيكره جامعه انساني به زندگي مشترك با يكديگر نيازمندند . در شرع نيز به پيوند ميان اين دو سفارش بسيار شده است، از اين رو اخلاقي ترين، معنوي ترين و انساني ترين جلوه پيوند زن و مرد در ازدواج تجلي پيدا مي كند و هر نوع رابطه (جنسي) كه خارج از قانون ازدواج باشد، مشكلات متعددي را از لحاظ اخلاقي، اجتماعي و فرهنگي به بار مي آورد.
در جوامع غربي كه پايه هاي اخلاق ديني و مذهبي سست و ضعيف است، رابطه زن و مرد از چارچوب قوانين و هنجارهاي موجود تجاوز مي كند . به طوري كه ارتباط آزاد دختران و پسران به شكل طبيعي و غريزي جريان دارد و از اينجاست كه ريشه هاي فساد اخلاقي شكل مي گيرد و بنياد اجتماعي جامعه بشري را متزلزل مي كند.
اما اسلام چه حد و مرزي براي ارتباط بين زن و مرد قائل است؟
خداوند در قرآن ( سوره نور آيه 26) مي فرمايد: زنان پليد براي مردان پليدند و مردان پليد براي زنان پليد و زنان پاك براي مردان پاك هستند و مردان پاك براي زنان پاك . اينان از آنچه درباره ي ايشان مي گويند بركنارند ، براي آنان آمرزش و روزي نيكو خواهد بود.
از ديدگاه اسلام ارتباط دوستانه و صميمي ميان دو جنس مخالف فقط در چارچوب ازدواج معنا دارد. البته حضور در اجتماع با رعايت موازين اسلامي و حفظ حجاب ظاهري و دروني در عرصه هاي علمي و مشاركت هاي اجتماعي قابل قبول است. اما خارج از اين چارچوب براي ايجاد ارتباط ، اسلام ازدواج موقت يا دائم را توصيه مي كند. از اين رو در اسلام رابطه دوستي بين دختر و پسر معنا ندارد. اما به شرط رعايت ضوابط اسلامي منعي براي اين ارتباط نيست و چه بسا اينگونه ارتباطات زمينه ساز دوستي هاي فكري ، معنوي و عقلي هم بشود.
اما وقتي جوانان تن به ازدواج دائم نمي دهند و جامعه قدرت پذيرش ازدواج موقت ، بخصوص در مورد دختران را ندارد، براي پاسخ به نياز جوانان و سر و سامان دادن به رابطه دختر و پسران چه بايد كرد؟
خداوند در ( آيه هاي 30- 31- 33 سوره نور) در همين باره مي فرمايد : به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامني ورزند كه اين براي آنها پاكيزه تر است ، زيرا خدا به آنچه مي كنند آگاه است و به زنان با ايمان بگو كه ديدگان خود را از هر نامحرمي فرو بندند و پاكدامني ورزند و زيورهاي خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه از آن پيداست
و در ادامه مي فرمايد : كساني كه وسيله ي زناشويي نمي يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بي نياز گرداند
اساس هر نظمي در جهان به نظم در رابطه دو جنس مخالف بر مي گردد. اگر اين نظم برقرار نشود جامعه به سوي انحطاط مي رود. مشكل اين است كه ما در بسياري از موارد بخصوص در مورد مسائل اقتصادي از غرب الگو گرفته ايم كه اين مورد موجب بسياري از ناكامي هاي اقتصادي و فاصله طبقاتي و فقر در جامعه شده است، در حالي كه اگر موازين الهي و اسلامي در جامعه پياده شود، شاهد اين بحرانها نيستيم. يك جوان وقتي عدالت اسلام را ببيند، خودش مي خواهد روابط آزاد نداشته باشد و اين قيد را با طيّب خاطر مي پسندد. اين يك اصل رهايي بخش است كه نبايد با جنس مخالف ، ناسالم برخورد كنيم. در عين حال جامعه نيز بايد بسترسازي كند تا شرايط ازدواج دائم فراهم شود. اما در يك كلام براي حل بحران هاي اجتماعي ، راهي جز بازگشت به مباني سنتي و سنت هاي اصيل ديني نداريم.
پيامد 1 اگر آمار نمرات دانش آموزان را بررسي كنيم به اين نكته مي رسيم كه افت تحصيلي در اين چند ساله اخير بسيار زياد است كه يكي از پيامد هاي دوست دختر و يا دوست پسر داشتن است
پيامد دوم ، همانطور كه مي دانيم دختران بسيار لطيف تر از پسران هستند . كشيده شدن اين دوستي ها به درون مدارس راهنماي دخترانه ضربات جبران ناپذيري را به دانش آموزان دختر وارد مي نمايد و افسردگي دختران نوجوان را تشديد مي كند.
عمده راهكارهاي جلوگيري از خطرات و آفات عبارتند از:
1- رعايت بهداشت، نظافت و توجه به آرايشها و پيرايشها، خصوصا براي نسل جوان در اصل مطلوب و لازم است. دختر و پسر به جاي اينكه خود را ارزان در معرض ديد ديگران قرار دهند، ميتوانند با كسب تواناييهاي علمي، عقلي، روحي، قلبي و با ارائه آثار هنري، مقالات علمي، پيشرفت تحصيلي، تواناييهاي رزمي و ... خود را مطرح نموده و با استحكام در جامعه ظاهر شوند. از راهكارهاي آفتزدايي در تعامل بين دختر و پسر، توجه به نوع پوشش و آرايش و شيوه رفتار و مواجهه با ديگران است و سعي و تلاش بر اينكه خودشان را از طريق صحيح ثابت كنند و روابط سالم دو جنس را با حركات غلط تخريب نكنند.
2- در ارتباطات سالم بين دختر و پسر كه عمدتا مربوط به حيطههاي هويت انساني است، ضرورتي به ارتباط پنهاني و تنهايي نيست و براي پرهيز از آسيبها، مناسب است كه تعامل علمي، شغلي و ضروري دختر و پسر در انظار و محافل عمومي باشد. حتي ارتباطات در حوزه هويت جنسي كه مقدمات ازدواج و زندگي مشترك باشد نيز بايد با اطلاع خانوادهها و به صورت مشروع، صحيح و قانوني تعقيب شود.
3- از آنجا كه در فرهنگ ايراني و در جامعه ما، دختر آسيبپذيرتر از پسر است، لذا عقل اقتضا ميكند كه دختران احتياطها و دقتهاي بيشتري را در تعامل با مردان و جنس مخالف حتي در حوزههاي هويت انساني داشته باشند. از سوي ديگر اگر دختران در امور تخصصي، فني، علمي و ... جنس خودشان را ترجيح دهند (مثلا در صورت وجود پزشك زن، به پزشك مرد مراجعه نكنند) به صورت عميقي به تثبيت هويت جنسي زنان و تقويت حضور زنان در عرصههاي مختلف كمك كردهاند.
4- در مواردي كه ارتباط لازم و ضروري است، بايد دختر و پسر از شرم افراطي، هيجانزدگي، پرخاشگري و افراط در معاشرت بپرهيزند و با شناخت واقعي از جنس مخالف و نيز با كنترل خونسردي و صلابت شخصيت، برخورد مبتني بر احترام و اخلاق را با مراعات حدود شرعي از خود بروز دهند. البته كسب اين توانايي و بلوغ در معاشرت، با تذكر، آموزش و تمرين اين قابليت، روزافزون مي شود.
5- اگر روابط دختر و پسر ميتواند مطلوب يا نامطلوب باشد، در مقابل مشاهده روابط نامطلوب در روابط دختر و پسر، سكوت، انفعال، بيتفاوتي و يا همراهي، خطرناك و حتي فاجعهانگيز است. حال آنكه بايد فعال و حساس بود و براي حفظ خود و سلامت روحي خويش، در مقابل روابط ناصحيح دو جنس از مجاري صحيح، عكسالعمل مناسب نشان دهيم. چه بسا فردي با تذكري به راه درست بازگردد.
6- دوستيهاي عميق بين دختر و پسر كه به عشق منتهي و به ازدواج ختم ميشوند، نميتوانند محصول روابط خياباني و دوستيهاي اتوبوسي و دفعي بين دختر و پسر باشد. زيرا براي ازدواج و زندگي مشترك، شناختهاي عميق لازم است كه با اين دوستيهاي ناصحيح بدست نميآيد. از اين رو از اينگونه روابط به شدت بايد پرهيز كرد.
7- دختران و پسران جوان كه ميخواهند آگاهانه آينده زندگي خود را رقم بزنند و از سويي ميخواهند منزوي و غيرفعال و غيراجتماعي نباشند، از هر گونه دام و خطر و آسيب بپرهيزند، چرا كه بيدقتي در ارتباط با جنس مخالف ممكن است به تحصيل، موقعيت شغلي، آبروي فرد، موقعيت اجتماعي و خانوادگي آسيب وارد كند. از اين رو بهتر است مجموعه ارتباطات دختران و پسران با ديگران، سطحبندي و دستهبندي شود كه در يك تقسيم « دوگانه » به دو سطح قابل تقسيم است؛
اول، ارتباط با بستگان كه خود دو سطح دارد:
الف) ارتباط با محارم ب) ارتباط با غيرمحارم
دوم، ارتباط با غيربستگان از جنس مخالف كه خود حداقل دو سطح دارد:
الف) روابط ضروري (مثل روابط شغلي، اداري، تحصيلي و...)
ب) روابط غيرضروري (مثل روابط دختران و پسران در كوچه، محله، پارك، سينما و ...)
نكته مهم آن است كه در تعيين حدود و شيوه تعامل بين دختر و پسر، بايد به هر چهار سطح توجه داشته باشيم تا روابط صحيح از ناصحيح شناخته شوند. شايد بتوان ادعا نمود كه بخشي از روابط نا مطلوب دختر و پسر در جامعه ما، به فقدان اطلاعات صحيح نسل جوان از ميزان مجاز بودن يا نبودن، سطوح مختلف افرادي كه درمقابل او هستند،عدم ارائه آموزش براي مواجهه با جنس مخالف و فقدان نهادهايي براي تربيت نمودن نسل جوان براي تعامل با دختران و يا پسران برميگردد.
اگر پدر و مادر نوجوان همانند يك دوست مهربان و صميمي،دوستانه و مشاورانه با جوان و نوجوانشان رفتار كنند و هرگز حريم دوستي، اعتماد متقابل و روابط صميمي خارج نشوند مي توانند به عنوان يك دوست صميمي فرزندشان را از گزند آسيب هاي اجتماعي و رواني حفظ نمايند و ديگر در اجتماع ناهجناري و مشكلات حال حاضر را نخواهيم داشت.
طبق آماري كه ما از پرسشنامه استخراج نموديم حدود 98% از جوانان لامردي اين رابطه را قبول دارند و تمايل زيادي به جنس مخالف خود دارند.
حدود90% از شركت كنندگان نيازهاي دروني خودشان را بطور كامل نمي شناسند .
40% از شركت كنندگان در برقراي ارتباط هدف مشخصي ندارند و حدود 35% از شركت كنندگان هم براي ارضاء نيارهاي جنسي خود با جنس مخالفشان ارتباط بر قرار مي كنند.
8% براي شناخت بيشتر براي ازدواج ارتباط بر قرار مي كنند.
17% هم براي سرگرمي دست به دوستي هاي اين چنين مي زنند.
تقريباً همه شركت كنندگان نقش دوستان را در برقراري ارتباط مهم تر مي دانستند
حدود 90% از شركت كنندگان هم بيشتر ترجيح مي دادند كه دوستي شان پنهان و از طريق اينترنت باشد و 6% هم به رابطه از طريق تلفن تمايل داشتند.
منابع
اینترنت سایت
www.zanjansadra.com/attaches/135