چکیده:

مفهوم زبان در آموزش و پرورش ،شامل کلیه مهارت ها و امکاناتی است که موجبات تفهیم و تفاهم را فراهم می سازند. کسی که بتواند با آن زبان فکر کند،سخن بگوید، بخواند و بنویسد و از همه وسایلی که برای تفهیم و تفاهم وجود دارد استفاده کند ، زبان را می داند.

زبان فارسی،مادر و یاور همه دروس است ، به عبارت دیگر، ریاضی ، دینی ، علوم ، تعلیمات اجتماعی و ... بدون داشتن مهارت در زبان فارسی میسر وممکن نیست . برنامه درسی زبان آموزی، بزرگترین ومهم ترین نقش را در زمینه حفظ وحدت ورمز هویت ملی ماست.

خوشبختانه مجموعه فعالیت های کتاب بخوانیم و بنویسیم درهر پایه با دیگر کتاب های درسی آن پایه هماهنگ شده است گاه به تمریناتی برخورد می کنید که در زمینه ی علوم ، تعلیمات اجتماعی ،دینی و ... است. این پرسش ها نه تنها نشان دهنده ی پیوستگی این دروس باهم، بلکه فرصتی است برای بهره گیری از این آموزه ها در قلمرو زبان آموزی.

گذشته از این، فصل هایی از کتاب اصولا به مسائلی پرداخته است که در دروس دیگر آمده است. مانند نهادها که در تعلیمات اجتماعی مورد توجه قرار می گیردویا مباحث دینی که در کتاب دینی دانش آموزان نیز دیده   می شود.اما نباید فراموش کرد که این مباحث تکراری ومشابه یکدیگر نیست. بلکه دراین مباحث تکیه بر زبان آموزی محور عمده و اصلی است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

انسان  از راه زبان به افکار دیگران پی می بردو دیگران را از مقاصد و نیات خود آگاه می سازد . به وسیله زبان، تمدن و فرهنگ بشری،از یک نسل به نسل دیگر یا از یک ملت به ملت دیگرارتباط پیدامی کند.

برای درست اندیشیدن باید زبان آموخت و برای خوب سخن گفتن و خوب خواندن باید درست گوش دادو برای خوب نوشتن باید خوب خواند ،لازمه ی پیشرفت درهر کدام از ارکان چهار گانه زبان،توجه داشتن به جنبه های دیگر است. فردی می تواند درست حرف بزندو مقاصد خود رامنطقی بیان کند که منطقی و درست فکر کند.

کلاسی که درآن همه ی دانش آموزان به طور فعال مشارکت داشته باشند،کلاسی زنده و عین زندگی است کتاب بخوانیم و بنویسیم،هماهنگ باتوانایی های روانی و ذهنی و متاسب بادنیای خاص دانش آموز  تدوین شده و نشاط، فعالیت ،خلاقیت ،ایجاد فضایی صمیمی و دوست داشتن و بهره گیری از روش فعال ،روح و جان این کتاب هاست. 

همه تصویرها،طراحی ها ، متن ها ، تمرین ها ، دروس و فعالیت ها یک کل به هم پیوسته اند که کودک را به بهتر زیستن فرا می خوانند . به همین دلیل کلاس این کتاب ها نیز باید کلاس زنده و زندگی باشد. علاوه بر این هردو کتاب بخوانیم و بنویسیم درپی تقویت روحیه خلاقیت ، مشارکت ، همیاری و رشد اعتلای تفکر و ذوق دانش آموزان هستند. در کتاب بنویسیم فعالیت ها تمرینها عمدتا در پی تقویت روحیه آفرینش و ابتکار هستند.

 

درکتاب فارسی به مفاهیم درس های دیگر،مانندعلوم ،دینی ،هنر ، ریاضی و تربیت بدنی نیز توجه شده است به این ویژگی رویکرد تلفیقی می گویند.

 

دراین مجموعه سعی شده تا زبان آموزی با سایر دروس تلفیق گردد تا مهارت های چهارگانه (گفتن –     گوش دادن – خواندن و نوشتن ) و کسب تجربه های زندگی تقویت گردد.

 

 

 

 

 

1

 

تلفیق زبان آموزی با هنر:

الف)  شعر: خواندن درست  شعر ، استفاده از امکانات و ابزار موسیقی با رعایت تناسب و موقعیت برتاثیر این سروده ها خواهد افزود. خوب خواندن شعر، بیشتر جنبه تجربی دارد و با تکرار و تمرین حاصل می شود و تمرین پیش از اجرا و علاقه مند بودن به شعر، دو نکته اساسی برای شعر خوانی به شیوه ی بهتر و مؤثرتر هستند.

لالا            لالا         لایی                                     کو  چو    لوی          بلایی

هیچ    می دونی   کودکم                                       تو           هدیه       خدایی

روز      که      هوا       آبیه                                     روشن        و         آفتابیه

باید    که    ورزش    کنی                                      شادی  و     نرمش   کنی

شب که   دیگه  ماه اومد                                      آفتاب رفت ، مهتاب اومد

دیگه     کم کم    وقتشه                                      که    بازی ها  تموم  شه

ب) قصه:می دانیم که قصه، نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودکان دارد. مسلماً علاقه به قصه را خداوند در نهاد انسان گذاشته است، زیرا خداوند از زیر و بم آفریده ی خود دقیقاً آگاه است و در تمام کتاب های آسمانی به زبان قصه با انسان سخن گفته است از این رو ما می توانیم بسیاری از مسائل علمی، اجتماعی، عاطفی و ... را از طریق قصه به دانش آموزان آموزش دهیم.

داستان سازی گروهی :یکی از دانش آموزان،داستانی رابایک جمله شروع می کند. نفربعدی باید داستان رابایک جمله دیگر از همان جا ادامه می دهد.

ج) بازی: در دوره ی ابتدایی با اجرای بازی های هدفدار می توان، تحرک و پویایی و حتی فضائل اخلاقی را در شخصیت کودکان بارور کرد و ریشه ی گرایشات منفی آتی را خشکانید و گامی اساسی در تربیت کودکان برداشت. برای بازی های خود قوانین وضع کنند به صحبت های همدیگر گوش دهند، مشکلات موجود در بازی را باگفتگو حل کنند.

د) آموزش در اوقات فراغت: دانش آموزان علاقه زیادی به تلویزیون و کامپیوتر دارند و
می دانیم که بیشتر اطلاعات خود را از طریق حس بینایی کسب می کنند. بنابراین می توانیم فیلم های متناسب با سن آن ها پخش کنیم تا آن ها پس از مشاهده، تجزیه و تحلیل و قضاوت نمایند.

ه): نمایش : براي استفاده از اين روش بايد آشنايي كافي داشت. روش تدريس ايفاي نقش، فعاليت‌هايي را در بر مي‌گيرد كه يادگيرندگان را تا پاي واقعيت يا آنچه هست پيش مي‌برد. ايفاي نقش پلي است بين حرف و عمل. در جريان ايفاي نقش، دانش‌آموزان موقعيت‌ها يا ايده‌ها و مهارت‌هايي را بررسي كرده و به كسب و فهم آن اقدام مي‌كنند. روش تدريس ايفاي نقش سبب فراگيري مهارتهاي نوين، تحريك خلاقيت، بهبود ارتباطات و... مي‌شود. ايفاي نقش روشي است كه براي تجسم عيني موضوعات و درسهايي كه براي نمايش

2

 

مناسب هستند، به كار مي‌رود همچنين در اين روش، دانش‌آموزان موضوعي را به صورت نمايشي كوتاه اجرا مي‌كنند. ياد مي‌گيرند كه در رويارويي با انواع موقعيت‌ها اقدام كنند.مثلا یکی از داستان های درس فارسی چهارم (ابن سینا) را به صورت نمایش اجراکنند.

اجرای مسابقه: یکی از جذاب ترین روش های آموزش، برگزاری مسابقه بین کودکان است، چون این کار موجب نشاط در آن ها می گردد و به طور غیر مستقیم مطالب زیادی را یاد می گیرند. از دانش آموزان می خواهیم که در زمینه های گوناگون ،عکس و گزارش تهیه کنند و در کلاس ارائه نمایند .به دانش آموزان اجازه می دهیم که برداشت ها و عقاید خود را به راحتی در کلاس مطرح کنند و آن ها را تشویق می کنیم که فکر کنند و حرف های تازه و خارج از مطالب کتاب را بر زبان بیاورند.(استفاده از ضرب المثل ،مسابقه روان خوانی جمله نویسی ، قصه گویی می تواند یاری گر ما در این امر باشد).

تلفیق زبان آموزی با تعلیمات اجتماعی:

 درس تعلیمات اجتماعی، دانش آموزان را با زندگی عملی در اجتماع بیشتر آشنا می سازد از ان جایی که بچه ها از کارهایی که به صورت تصاویر متحرک همراه با آهنگ متناسب پخش می شود لذت می برند ،برای این کار می توان متن دروس یا نقشه ها را به صورت اسلاید طراحی کرد .درضمن داستان های تاریخی  ، درتقویت مهارت های زبان آموزی نقش مهمی دارد.

تلفیق زبان آموزی با قرآن:

 قرآن کریم کتاب هدایت است، هدایت انسان به سوی زندگانی توأم با رستگاری. پس ضروری است که برای شناخت این زندگی به پیشگاهش برویم و در آن بیندیشیم.خواندن زیبای قرآن و تدبر در آیات آن باعث فهمیدن و پرورش قوای فکری و اخلاقی است.

تلفیق زبان آموزی با هدیه های آسمان:

 پیامبر اعظم(ع) تابلو تمام نمای همه ی زیبایی ها و خوبی هاست و ارزش های الهی و آیات خداوند، در سیره و رفتار او تجلی می یابد.دانش آموزان می دانند که بهره گیری از دستورات بهترین الگو، جزء کرامات انسانی محسوب می شود با استفاده از داستان های قرآنی می توان زبان آموزی را آموزش داد. مثلا : باخط زیبادعایی برای سلامتی آقا امام زمان (عج) بنویسد،داستان زندگی پیامبر اکرم را بخواند،و برای دوستانش تعریف کند.

3

 

مهم ترین هدف های زبان آموزی براساس تحقیقات علمی:

پنج سال اول زندگی:

گسترش دامنه لغات و یادگیری رمز های گفتاری است. کودک دذاین دوران برای هر چیزی که احساس می کند دوست دارد کلمه یا نامی یاد بگیردو کودک شیفته شنیدن داستان است و به شرح حال هایی که متناسب با ذوق و رغبت اوست ، گوش فرا می دهد.

سال های اول و دوم ابتدایی :

شناساندن و یاد دادن رمز های تصویری و تعلیم کلمات می باشد،دامنه ارتباطهای کلامی او توسعه یافته و با افرادی غیر از افراد خانواده و هم بازی ها می تواند ارتباط لفظی برقرار کند.

سال های آخر دبستان و راهنمایی:

ایجاد نظم فکری – بیان افکار به صورت شفاهی – گوش دادن به مدت طولانی تر ، ابراز نظر و عقیده و بالاخره درک ترکیبات زبانی و شناسایی قواعد دستور زبان می باشد.

دوره ی دبیرستان:

ارتباط های کتبی و درک نوشته های دیگران ،استنباط مطالب درسی از کتاب ، شناخت قواعد دستوری زبان ، توجه به کنایه ها و ظرافت ها و صناعات زبان و ادب و ادراک احساسات و عواطف دیگران می باشد.             

عوامل موثر بر زبان آموزی:

ا- تجربه: پایه و اساس یادگیری ، تجربه است .

2-تفکر: تفکر را سخن گفتن بی صدا تعریف کرده اند.

3- رشد: مجموعه تغییرات جسمی و روانی در طول زندگی است که موجب کمال می گردد.

4- محیط: شامل (خانواده – مدرسه – اجتماع ) می باشد.

5- تفاوت های فردی: هر دانش آموز از نظر هوش – استعداد – وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خانواده درشرایط یکسانی قرار ندارد.

سایر عوامل موثر در زبان آموزی:

کودک اولین  درس های زبان  آموزی را معمولا در خانه شروع می کند و اولین معلم زبان آموز او مادرش      می باشد. کودکانی که در موقعیت طبیعی خانواده، زبا آموزی را شروع می کنند و در طول روز با مادر خود هستند از کودکانی که در طول روز از مادر خود دور هستند زبان را بهتر می آموزند.

علاوه بر نقش مادر ، انگیزه ها و محرک های خانوادگی در کیفیت و تکامل زبان موثر است. مانند اطرافیان،هم بازی ها، وجود کتاب و مواد خواندنی ،سطح فرهنگ و دانش والدین و ... می تواند در کیفیت و پیشرفت زبان کودک موثرباشد.

سازگاری با محیط مدرسه و شرکت دادن در فعالیت های دسته جمعی، نداشتن حواس پرتی و دقیق بودن به مطالب ، هنگام تدریس ، کم رو نبودن ، برخورداری از آرامش خاطر و اعتماد به نفس از علائم بارز رشد عاطفی و اجتماعی و از عوامل موثر در زبان آموزی و پیشرفت آن است .

4

هر چه فاصله سنی اطرافیان کودک بیشتر باشد کودک نیاز بیشتری به سخن گفتن خواهد داشت، در نتیجه  پیشرفت بیشتری در زبان  می کند.اما دو قلو ها پیشرفتشان در زبان آموزی کمتر از بچه های تک می باشد. رفاه نسبی خانواده در زبان آموزی تاثیر مثبت دارد این امر شاید به علت فراهم ساختن وسایل و امکانات برای غنی ساختن تجارب کودک ویا این که والدین از دانش  و فرهنگ بیشتری بر خوردارند وبا کودکانشان به گفتگو می پردازند.

جامعه مانند آزمایشگاهی برای رشدو تکامل و کاربرد زبان است. تماس های اجتماعی از طرفی  و وجود        پاره ای عوامل اجتماعی یا ارتباطی مانند روزنامه ، مجله ، کتاب ، رادیو ، تلویزیون در کیفیت و سطح زبان کودک اثر فراوانی می گذارند.

گردش های علمی و اردوهای تربیتی که به نحوی تماس کودک را، جامعه و محیط زندگی او بیشتر می کند در امر یادگیری زبان موثر و مفیئ است . تاثیر راذیو و تلویزیون نیز در جریان رشد زبان بسیار بارز و چشمگیر است.

معلمان موفق درامر زبان آموزی:

1- معلمان مدارس ابتدایی باید در گفتار و رفتار خود بسیاری از نکات مهم زبان مانند خوب گوش دادن به سخنان دیگران ،دقت در گفتار، نکته سنجی ، عفت در کلام ، وقت شناسی در گفتن ، به موقع سکوت کردن و... عملا به بچه ها یاد بدهند.

2 – قبل از شروع کار به خصوص در اول سال ، از سلامت دو حس بینایی و شنوایی شاگردان با و سایل هرچند ابتدایی مطلع شوند.

3-آموزگار می تواند پیشرفت هریک از دانش آموزان رادر امر گوش دادن از راه توجه دقیق به رفتار و عمل فرد فرد دانش آموزان تشخیص و ارزشیابی کند. 

 4- گوش دادن برای لذت بردن با گوش دادن برای آموختن تفاوت دارد.

5-معلم بایستی از گوش دادن دقیق و صحیح برای سخن آموزی و از اجرای گفتار ، برای پیشبرد خواندن و از خواندن مطلوب برای آموزش نوشتن استفاده نماید و با ایجاد این هم بستگی ، آموختن را برای کودکان دلپذیر سازد.

6 - معلم موفق به همه جوانب توجه می کند و علل دشواریها را کشف و آن ها را رفع می کند و آمادگی  لازم را برای آموزش را دارد.

7 - معلم می تواند از راه صحبت کردن به  میزان معلومات شاگردان پی ببرد . 

8 – آموزگار قبل از این که خود ، مشکلات درس رابیان کند بهتر است از شاگردان بپرسد و سعی کند که مطالب دشوار به وسیله خود دانش آموز ان توضیح داده شود.

9 – سعی شود دانش آموزان کلمه را قبلا در گفتگوی خود به کار برده باشند تا بتوانند از عهده خواندن کلمه به خوبی برآیند.

10- آموزگار باید مطالب درسی را حتی المقدور با مطالب دیگر خواندنی توام نماید. و علاقه و رغبت کودک را به مطالعه افزایش دهد.

11- به بهداشت گوش توجه داشته باشد وبا تشخیص شنوایی ، هر کودک را در جای مناسبی قرار دهد.

12- معلم سعی کند به عنوان سرمشق ، آهسته و شمرده و واضح سخن بگوید و از جملات کوتاه استفاده نماید.                                                                               5

13- طول زمان گوش دادن به سن و جالب بودن موضوع بستگی دارد.

14-معلم باید رعایت اختصار دربیان مطلب ،رعایت زمانی که به دانش آموز اختصاص دارد، دقت کردن ، گوش دادن به گفتار دیگران و ... را با خونسردی عملا به بچه ها بیاموزد.

15- معلم به جای تدریس ، راهنمایی کند و شاگرد در یادگیری فعالیت داشته باشد و امکان تجربه و مشاهده مستقیم بیابد.

16- ایجاد انگیزه و احتیاج و علاقه و رغبت به یادگیری برای دانش آموزانی که به سختی به گفتار معلم گوش می دهند.

17- آموزش هرچند در زمان واقعی آن صورت گیرد و دیر یا زو د شروع نشود .

18- ساده و در خور فهم دانش اموزان صحبت کردن.

19- انعطاف در برنامه های درسی و دادن تکالیف و مسئولیت به تناسب توانایی و پیشرفت دانش آموزان.

20-معلم مبتکر و خلاق می تواند مقدار زیادی وسایل ارزان قیمت که ارزش آموزش داشته باشند به کمک خود بچه ها فراهم آورد.

نتیجه گیری:

باید به تناسب رشد و توسعه ی تعلیم و تربیت و طراحی شیوه های تدریس نوین،از روش هایی مانند هم یاری ، تلفیقی و بحث گروهی استفاده شود. مهم این است که از وجود دانش آموزان ، بیش از همه درجریان یاددهی استفاده شود و ارائه ی پاسخ های یکنواخت قالبی و کلیشه ای پرهیز گرددتا دانش آموز در جریان یادگیری ،بیش از گذشته به سوی تفکر و خلاقیت حرکت کند. درچنین شیوه ای ، گه گاه پاسخ های تمام دانش آموزان یکسان نیست. بر اساس تفاوت های فردی ، نباید انتطار پاسخ های قالبی و یکسان را داشت ، بلکه باید کوشید تا میدان مناسبی برای تفکر و خلاقیت دانش آموز فراهم گردد.

درکتاب فارسی به مفاهیم درس های دیگر ،مانندعلوم، دینی، هنر،ریاضی و تربیت بدنی نیز توجه شده است. به این ویژگی ، رویکرد تلفیقی می گویند. کلیه کوشش هایی که در زمینه آموزش زبان صورت می گیرد باید در جهت پرورش ارکان چهار گانه آن یعنی (شنیدن – گفتن – خواندن و نوشتن ) باشد.

شنیدن تقریبایک عمل غیر ارادی است. گوش دادن مرحله ای بالاتر و عالی تر از شنیدن است. سخن گفتن یاتکلم از مهم ترین وسایل ارتباط  فکری انسانها با یک دیگر است ، از این طریق افراد عقاید و احساسات خود را برای یک دیگر بیان می کنند و به افکار یک دیگر پی می برند.

سخن بزرگترین موهبتی است که خداوندبه آدمی عطا کرده است و اورا اشرف مخلوقات نموده است. خواندن عملی است که باتفکر سرو کار دارد و اساسی ترین منظور خواندن ، فهمیدن است و موجبات پرورش تمام قوای فکری و اخلاقی مانند قوه تمیز، استدلال، تعمیم ، قضاوت،پرورش شخصیت ، کسب اطلاعات سودمند،

برقراری رابطی حسنه با دیگران ، لذت روحی ، و نشاط را فراهم می سازد.

آموختن مهارت خواندن در واقع گشودن دروازه های کتاب به روی فرد است. نوشتن آخرین مرحله ای است که آموخته می شودو عبارت است از نمایش دادن کلمه به وسیله حروف و ترکیبات گوناگون که با استفاده از نشانه ها و آیین نگارش روح و روان خاصی پیدا می کند

 

6

 

منابع و مآخذ:

کتاب معلم (راهنمای تدریس)فارسی اول دبستان.

کتاب معلم (راهنمای تدریس)فارسی دوم دبستان.

کتاب معلم (راهنمای تدریس)فارسی سوم دبستان.

کتاب معلم (راهنمای تدریس)فارسی چهارم دبستان.

کتاب معلم (راهنمای تدریس)فارسی پنجم دبستان.

کتاب روش تدریس فارسی ابتدایی دوره کاردانی تربیت معلم.